چرا هنوز مجرد هستم؟ سوالی است که بدون شک در ذهن اکثر افراد مجرد در سن های بعد از سی سالگی بروز می کند.
به طور طبیعی، برخی افراد ترجیح می دهند تا آخر عمر مجرد باقی بمانند. حتی علاقه ای به برقراری رابطه جدی و ازدواج ندارند. از طرفی هم برخی افراد، به دلیل شرایط زندگی خود مجبور می شوند تا آخر عمر مجرد باقی بمانند.
طلاق و شکست در ازدواج اول، می تواند یکی از دلایل مهمی باشد که افراد تصمیم می گیرند، بعد از آن دیگر ازدواج نکنند.
در برقراری رابطه های دوستی و ازدواج، این احتمال وجود دارد که یکی از طرفین قربانی رفتارهای نادرست دیگری شود. شاید افراد در مورد این وضعیت خود مقصر نباشند. اما واقعیت این است که، ما بیش از آنچه فکر می کنیم قدرت بیشتری بر سرنوشت عاشقانه خود داریم. تا حد زیادی، ما می توانیم سرنوشت خودمان را رقم بزنیم و انتخاب آگاهانه داشته باشیم.
علت تجرد بعد از سی سالگی
برخی علت های اساسی برای اینکه چرا برخی افراد بعد از سن سی سالگی، هنوز هم مجرد مانده اند، وجود دارد.
اساسی ترین علت های مجرد ماندن افراد، عبارتند از:
- ترس از رقابت
- انزوا و تنهایی
- ترس از صمیمی شدن
- قضاوت های نادرست
- اعتماد به نفس پایین
- رفتارهای دفاعی و بسته بودن
- تعیین قانون های سخت برای ازدواج
- انتخاب ملاک های نادرست برای ازدواج
رفتارهای دفاعی و بسته
آسیب های دوران کودکی و تجربیات تلخ، می توانند منجر به بروز رفتارهای تدافعی و دفاعی افراد در بزرگسالی شوند.
بیشتر افراد ممکن است در طول روابط بین فردی خود با دیگران آسیب های زیادی را دیده و تجربیات تلخی را کسب کرده باشند. این آسیب ها می توانند بر روی روابط ما در بزرگسالی تاثیر منفی بگذارند. در این شرایط ما به دیگر نمی توانیم به راحتی با کسی ارتباط برقرار کنیم و سازگار شویم. حتی در برابر آسیب پذیری زیاد مقاومت می کنیم و در برقراری ارتباط با دیگران بسیار سخت گیر شویم.
در برخی شرایط تربیت افراد توسط والدین یا پرستاران بی محبت و بی مسئولیت می تواند منجر به بی اعتمادی و یا کمبود محبت آنها شود. در این شرایط اگر فردی هم به شما ابراز علاقه کند و علاقه ای را نشان دهد، به خاطر نوع تربیت خانوادگی خودتان، به ابراز علاقه طرف مقابل شک کرده و آن را به یک سوء ظن تعبیر می کنید. در عوض، به دنبال روابطی هستید که با کمک او بتوانید گذشته خودتان را بازسازی کنید؛ اما وقتی با یک طرز فکر بسته و حالت تدافعی خود، چنین فردی را پیدا نمی کنید، سعی می کنید مجردی خود را به گردن عوامل خارجی بیندازیم. این در حالی است که مشکل اصلی ممکن است خود شما باشید که نتوانسته اید طرز فکر خوبی داشته باشید و زیادی سخت گیری کرده اید.
انتخاب ملاک های نادرست برای ازدواج
وقتی بر اساس رفتار های تدافعی خود تصمیم گیری می کنید، دوست دارید با کسی ارتباط داشته باشید که تا حدودی پایین تر از ملاک های مورد ایده آل شما باشند. بر همین اساس این احتمال وجود دارد که در تصمیم گیری خود دچار اشتباه شوید.
در این شرایط ممکن است با شخصی ارتباط برقرار کنید که از نظر احساسی با شما همخوانی ندارد و یا سرد و بی احساس است. همین موضوع باعث شکست و جدایی شما در رابطه می شود که اغلب طرف مقابل را مقصر می دانید. این در حالی است که ملاک نادرست و اشتباه خودتان باعث بروز شکست شده است.
یکی از دلایل اصلی ملاک های اشتباه می تواند ترس از صمیمی شدن، تفکرات غلط و باورهای منفی باشد که ریشه در تربیت خانوادگی ما در دوران کودکی دارد؛ اما از طرفی هم تغییر این باورهای قدیمی، می تواند منجر به بروز اضطراب و ناراحتی زیادی در ما شود.
اضطراب و ترس ها باعث این می شوند، که افراد در سنین بالا هنوز هم مجرد باقی بمانند. ترس از شکست از یک طرف و تغییر دید و نگرش از طرف دیگر، می تواند منجر به رفتارهای متنافص و افکار منفی شوند که:
- واقعا مگه تو کی هستی؟
- آنقدر هم که فکر می کنید عالی نیستی؟
این ترس ها ممکن است باعث شود، ملاک هایی را برای ازدواج در نظر بگیریم که پیدا کردن افراد با این ملاک ها تا حدودی سخت است.
ترس از صمیمیت بیش از حد
بسیاری از ما ادعا می کنیم که می خواهیم یک شریک خوب برای زندگی خودمان داشته باشیم؛ اما از صمیمی شدن با یک نفر و انتخاب آن برای ازدواج می ترسیم.
ترس از صمیمی شدن با جنس مخالف، به عنوان کسی که می خواهد ما را بیش از حد دوست داشته باشد، می تواند یک دلیل برای عدم برقرار ارتباط دوستی با دیگران باشد. یا حتی امکان دارد در صورت برقراری ارتباط، رفتار مناسبی با او نداشته باشیم.
واقعیت این است که اکثر مردم تا حدی می توانند صمیمیت در رابطه را تحمل کنند و در سطحی عمیق تر ممکن است به دنبال روابط عاشقانه و ازدواج نباشند.
در مورد طلاق عاطفی اطلاعات بیشتری کسب کنید.
قضاوت های نادرست
به طور کلی، رفتار های تدافعی و شخصی ناشی از تجربه های اشتباه و شکست در روابط قبلی ممکن است باعث شود، قضاوت های اشتباهی در مورد ازدواج داشته باشیم. در برخی شرایط ممکن است فردی احساسات ما را به بازی گرفته و یا ما را فریب داده و حتی طرد کرده باشد.
در نتیجه بروز این شرایط، بسیاری از زنان این افکار را دارند که:
- هیچ مرد شایسته ای وجود ندارد.
- همه مردان خوب انتخاب شده اند.
از طرفی هم مردان ممکن است قضاوت های نادرستی در مورد ازدواج داشته باشند که:
- شما نمی توانید به یک زن اعتماد کنید.
- زنان همه برای روابط غیر ازدواج مناسب هستند.
قضاوت های نادرست باعث بروز انتظارات نابجا و غیرواقعی از شریک زندگی می شود که، ممکن است در این شرایط همیشه به دنبال نقاط ضعف فرد مقابل باشیم.
شرایط زیر همه می توانند در علت اینکه چرا هنوز مجرد هستم، موثر باشند:
- داشتن دیدی منتقدانه
- بی اعتمادی به طرف مقابل
- دنبال نقاط ضعف گشتن، قبل از اینکه به خودمان فرصت بدهیم ارتباط درستی برقرار کنیم.
اعتماد به نفس پایین
برخی افراد در هنگام برقراری رابطه با جنس مخالف خود، معتقدند که بیش از هر چیزی به دنبال یک رابطه ای هستند که از همه لحاظ آنها را راضی کند و ایده آل باشد؛ اما حتی با قاطعیت بیشتری معتقدند که هیچ کس ارزش ابراز علاقه به آن ها را نخواهد داشت.
همه ما ” نداهای درونی انتقادی ” داریم که در برخی موارد این افکار منفی به ما می گوید که خیلی چاق، خیلی زشت، خیلی پیر یا خیلی متفاوت هستیم.
گوش دادن به این افکار منفی می تواند منجر به بروز رفتارهای نادرست ما با دیگران شود. آنها را ناخودآگاه از خودمان دور می کنیم. اعتماد به نفس پایین ما باعث می شود که ارتباط موثر و درستی در برقراری روابط با جنس مخالف نداشته باشیم.
بسیاری از افراد حتی در بیرون رفتن از خانه مشکل دارند، چه رسد به اینکه بخواهند در یک موقعیتی با جنس مخالف خود قرار بگذارند، همه این مسائل از اعتماد به نفس پایین آنها ناشی می شود. برخی افراد ممکن است در برقراری روابط چشمی با جنس مخالف خود مشکل داشته باشند و به دلیل نداشتن عزت نفس مجبور شوند برای همیشه مجرد بمانند.
در مورد زندگی پس از طلاق اطلاعات بیشتری کسب کنید.
ترس از رقابت
در اغلب مواقع، عدم اعتماد به نفس کافی، منجر به ترس از رقابت می شود. در حالی که می توان به راحتی ترس، خجالت و کم رویی را کنار گذاشت و با دیگران ارتباط برقرار کرد.
وقتی می بینیم شخص دیگری به شخصی که دوستش داریم علاقه مند است، ممکن است سریع عقب نشینی کنیم، و حتی با افزایش سن و شروع افکار منفی، تمایلی به رقابت کردن نداشته باشیم.
ترس از رقابت، می تواند بر رفتارهای ما تاثیر منفی بگذارد و نتوانیم احساسات خودمان را درست بروز دهیم. در این شرایط ممکن است از اینکه از دید طرف مقابل احمق به نظر برسیم یا انتخاب نشویم، ترس داشته باشیم. حتی امکان دارد از پیروزی در ارتباط شخصی و اینکه احتمال دارد احساسات شخص مقابل را جریحه دار کنیم، یا اینکه موفقیت ما منجر به پرخاشگری شخص سوم خواهد شد ترس داشته باشیم.
حقیقت ساده این است: دوست یابی تا حدودی رقابتی است. ترس می تواند منجر به از دست دادن فرصت شود. در حالی که در برخی شرایط به دست آوردن یک نتیجه مثبت، ارزش آن را دارد که با ترس خود روبرو شویم و شانس ایجاد رابطه با شریکی را که واقعاً آرزوی آن را داریم، افزایش می دهیم.
در مورد مشکلات ازدواج دوم اطلاعات بیشتری کسب کنید.
انزوا و تنهایی
برخی افراد با افزایش سن، دوست دارند که بیشتر تنها باشند. انزوا و تنهایی با افزایش سن، منجر می شود تا افراد به وضعیت خود اعتماد کنند. این در حالی است که در جامعه امروزی، زنان مدرن روز به روز موفق تر و خود کفا تر می شوند و پیشرفت های زیادی را به دست می آورند؛ اما بازهم ریسک کردن برای ازدواج در این شرایط و برقراری ارتباط ممکن است کمی دشوار باشد.
افراد در این شرایط ترجیح می دهند که بعد از یک روز کاری سخت، به جای ملاقات کردن یک فرد ناشناس و جدید، بخوابند و استراحت کنند.
ترجیح خوابیدن و استراحت به جای برقراری ارتباط جدید و یا بهتر است بگوییم ترجیح تنهایی به باهم بودن در سنین بالا، اغلب از صدای درونی انتقادی افراد ناشی می شود. همین افکار منفی می تواند ما را به تنها بودن و انزوا تشویق کند.
به طور کلی، بسیاری از فعالیت هایی که برای «راحتی» خود انجام می دهیم، در نهایت باعث می شود احساس بدی داشته باشیم، زیرا ما را از زندگی واقعی و ارتباط با دیگران دور می کنند. در حالی که باید این ندای درونی خود را به چالش بکشانیم.
باید اقدامی انجام دهیم و تلاش کنیم:
- به دیگران لبخند بزنیم.
- ارتباط چشمی برقرار کنیم.
- از لاک تنهایی خود بیرون برویم.
- به دوستان خود اطلاع دهید که ما به دنبال شخصی هستیم.
ما باید فعالیت های جدیدی را امتحان کنیم و حتی قرار معاشرت با افراد متنوع را به عنوان وسیله ای برای کشف قسمت های جدیدی از خودمان و آنچه که ما را خوشحال می کند، در نظر بگیریم.
تعیین قانون های سخت برای ازدواج
افراد با افزایش سن، قانون های سخت تری را برای ازدواج خود تعیین می کنند. واقعیت این است تا وقتی که تصمیم بگیریم بر اساس گذشته خود تصمیم بگیریم و تجربیات تلخ گذشته خود را در تصمیم گیری برای آینده الگو قرار دهیم، وارد یک چرخه دائمی ناامیدی قرار می گیریم.
در حالی که باید منطقی باشیم و درست انتخاب کنیم. مهم این است که وقتی صحبت از دوست یابی می شود، قوانین ثابت و از پیش تعیین شده ای را مشخص و از قوانین دیگران پیروی نکنید.
جستجوی عشق یک کار آسانی نیست، اما باید خودتان دست به کار شوید و از خودتان شروع کنید. برای رسیدن به آرزوهایتان؛ مبارزه با الگوهایی که مانع رسیدن به خواسته های ما می شوند مهم است.
همه ما دارای نقص هستیم و این آسیب پذیری ها به ویژه هنگام نزدیک شدن به یکدیگر آشکار می شوند. بنابراین، برقراری ارتباط، نبردی شجاعانه است، اما جنگی ارزشمند برای رسیدن به یک زندگی مشترک و مناسب می باشد.
برای ایجاد یک رابطه مناسب راهکارهای زیر را در نظر بگیرید:
- شنونده خوبی باشید.
- حاضر به بخشش باشید.
- استرس را مدیریت کنید.
- ارتباط موثر برقرار کنید.
- صمیمیت بدنی را زنده نگه دارید.
- روی تفریحات دو نفره تمرکز کنید.
- برای فراز و نشیب ها آماده باشید.
- فقط منافع خودتان را در نظر نگیرید.
- استدلال های قدیمی را به وسط نکشید.
- زمان زیادی را صرف با هم بودن “مثبت“ کنید.
- کارهای را انجام دهید که به نفع طرف مقابل باشد.
- به شریک زندگی خود بگویید که به او نیاز دارید.
- به نشانه های غیر کلامی شریک خود توجه کنید.
- مواردی که برای همسرتان مهم هستند را بشناسید.
- بیاموزید که چگونه با احترام، اختلافات را حل کنید.
2 دیدگاه
مطلب خیلی کامل، خوب و آموزنده ای هست
خیلی ممنون
سلام و سپاس