اگر به دنبال راهکار ساده برای تربیت کودک، هستید. راهکارهای ساده و علمی تربیت کودک را در این مقاله بخوانید. تربیت کودک راهی است که کودک را وادار می کند با راهنمایی های لازم آنچه از او انتظار می رود را انجام دهد. همچنین تربیت صحیح، راهی برای شکوفایی استعدادهای نهفته کودک است.
با این حال، تکنیک هایی که برای تربیت کودک مورد استفاده قرار می گیرد در والدین مختلف تفاوت های زیادی با هم دارد. ممکن است نظم و انضباط برای بیشتر والدین، به معنای مجازات، برداشتن امتیازات یا حتی تنبیه فیزیکی مانند کتک زدن باشد. در حالیکه تربیت در نظر برخی دیگر از والدین به معنای گفتگو با کودک برای تعیین انتظارات و پیامدها، تقویت رفتارهای مثبت و استفاده از استدلال منطقی برای انجام کارها است.
برخی از این روش ها کارآمد بوده و کودک را قادر می سازند که زندگی شاد و مثمر ثمری داشته باشد. اما برخی دیگر از روش ها کاملا برعکس عمل کرده و باعث می شوند کودک سرکش شده و از نظم و اقتدار بیزار گردد.
والدین در همه حال به عنوان الگوی فرزندان خود هستند. بنابراین نحوه رفتار والدین تاثیر بسیار زیادی در تربیت کودکان دارد. کودک در همه حال بر رفتار والدین خود دقت داشته و به طور ناخوآگاه از آنها الگوبرداری می کند. بنابراین والدین با رفتار خود می توانند باعث احساس آرامش و امنیت و یا برعکس ترس و اضطراب در کودک خود شوند.
چگونه کودک خود را تربیت کنیم؟
تربیت یک کودک و آموزش نظم و انضباط به او کار آسانی نیست. راهکارهای تربیتی بسیار متنوع و گسترده هستند. از سویی دیگر کودکان به راهکارهای مختلف تربیتی واکنش های مختلفی نشان می دهند. برخی از روش های تربیتی ممکن است برای عده ای از کوکان مناسب و برعکس در عده ای دیگر از کودکان مثمرثمر نباشند. بنابراین برای تربیت و پرورش استعداد و مهارت در کودکان، به صبر، عشق و تمرین زیادی نیاز است. استفاده از راهکارهای زیر به شما کمک می کند که در یادگیری تربیت، انضباط و توسعه مهارت ها به فرزند خود کمک کنید.
انتظارات خود را واضح بیان کنید.
شما به عنوان والدین دوست دارید که کودک در حضور مهمانان یا در مکان های عمومی چگونه رفتار کند؟ وقتی از صحبت از تنبیه می شود منظور شما دقیقا از تنبیه چیست؟
تا شما پاسخ این سوالات را ندانید نمی توانید اصول تربیت یا رفتار صحیح را به کودک خود یاد بدهید. والدین باید برای یک تربیت خوب از کودک خود انتظارات روشنی داشته باشند تا بتوانند آنها را به وضوح برای کودکان توضیح دهند.
منطقی باشید.
وقتی انتظارات خود را تعیین می کنید، واقع بین باشید. این نکته مهم را همیشه مدنظر قرار دهید که هیچ کس کامل نیست. بنابراین نباید از کودک خود که دارای قدرت درک و توانایی محدودی است انتظار کامل بودن داشته باشید. اشتباه کردن در کودکان کاملا طبیعی است. به کودک خود سخت نگیرید. برای تربیت بهتر کودک سعی کنید اهداف مشخص، واقع بینانه و محدودی درنظر بگیرید که متناسب با توانایی فرزندتان باشد. اگر انتظارات بسیار بزرگ و غیر منطقی از کودک خود داشته باشید، برآورده کردن آنها برای کودک دشوار خواهد شد. در نتیجه کودک به راحتی تسلیم شده و با ناامیدی دست از تلاش خواهد کشید. همچنین توقعات زیاد والدین باعث سرخوردگی و در نهایت کاهش اعتماد به نفس کودک خواهد شد.
در وضع قوانین ثابت قدم باشید.
برای کودک خود قوانینی وضع کنید. از کودک بخواهید به این قوانین احترام گذاشته و آنها را در همه حال رعایت کند. کودک موظف است قوانینی که برای او وضع کرده اید را کاملا درک کرده و خودش را با این قوانین سازگار کند. اجازه ندهید کودک قوانین را زیر پا بگذارد. اگر به قوانینی که وضع می کنید پایبند نباشید به کودک خود نشان می دهید که زیر پا گذاشتن هر چند وقت یکبار قوانین اشکالی ندارد. بنابراین شما با ثابت قدم بودن، بر اهمیت نظم و انضباط و نیاز به رفتار یا صحبت به شیوه خاص تأکید می کنید. این کار باعث می شود کودک اهمیت قوانین را درک کرده و خانه را برای خود مکانی کاملا امن بداند. تغییر قوانین و عدم هماهنگی در مورد انتظارات باعث می شود که خانه برای کودک تبدیل به محیطی غیرقابل پیش بینی شود.
در همه زمان ها و همه جا ثابت قدم باشید. حتی در یک مکان عمومی نیز کودک باید با قوانین کنار آمده و آنها را بپذیرد. سعی کنید در عین ثابت قدم بودن در قوانین زیاد به کودک خود سخت گیری نکنید. زیرا در اینصورت ممکن است فرزندتان راهی برای فرار از روشهای انضباطی شما بیابد. بنابراین انضباط نظامی و خشن را اعمال نکنید یا باعث نشوید که کودک احساس تحقیر یا شرمندگی کند. شیوه های فرزند پروری اقتدارگر که در آنها از روش تحقیر یا خجالت برای تربیت کودکان استفاده می شود، باعث ایجاد شرمی عمیقی در کودکان می شود. این شرم و تحقیر گاهی مادام العمر با کودک باقی مانده و به او می آموزد که همیشه از شما بترسد.
همچنین اگر در قوانین خود ثابت قدم نباشید، فرزند شما پیش خود می گوید وقتی والدینم از قوانین پیروی نمی کنند، چرا من باید این کار را انجام دهم؟
مستبد نباشید.
شما به عنوان والدین، الگوی اقتدار خانه هستید. اما با این حال نباید مستبد باشید. مقتدر بودن و مستبد بودن تفاوت های بسیاری با هم دارند.
والدین مستبد انتظار دارند که کودک بدون هیچ گونه پرسش یا توضیحی کاری که مد نظر آنها است را انجام دهد. والدینی که از روش های مستبدانه برای تربیت فرزندان خود استفاده می کنند، در هیچ کاری دیدگاه کودک را در نظر نمی گیرند. استفاده از روش های تربیتی مستبدانه برای کودکان تحقیرآمیز است. کودکان در حال رشد دوست دارند به آنها احترام گذاشته شود. در این روش تربیتی برای انجام هیچ رفتار مثبتی از کودک قدردانی نمی شود. استفاده از این شیوه بر روابط والدین و فرزندان تأثیر منفی می گذارد.
والدین مقتدر برخلاف والدین اقتدارگر انتظارات خود حدود را با دقت تعیین می کنند. آنها خودشان برای کودک خود الگوی مناسبی بوده و اغلب کودک را به دلیل رفتار خوب تحسین می کنند. تشویق به کودک انگیزه می دهید تا رفتار خوب خود را ادامه دهد. بهترین کار برای اینکه کودک به خواسته های شما گوش کند این است که به دیدگاه او احترام گذاشته و او را تحسین کنید.
با کودک ارتباط برقرار کنید.
وقتی فرزندتان با شما صحبت می کند هر کاری که انجام می دهید را متوقف کنید. تلفن خود را کنار گذاشته و هنگام تمام حواس خود را به کودک بدهید. برقراری ارتباط چشمی به کودک احساس آرامش و اعتماد به نفس می دهد. همچنین با انجام این کار، کودک می فهمد که از نظر احساسی با شما ارتباط خوبی دارد. دقت و توجه شما به کودک احساس ارزشمندی می بخشد. اگر بتوانید به خوبی با کودک خود ارتباط برقرار کنید، احتمال زیاد به حرف شما گوش داده و دیگر از قوانین سرپیچی نمی کند. فرزند شما نیاز به همدلی و هماهنگی دارد. سعی کنید بفهمید که فرزندتان در چه شرایطی قرار دارد. این کار باعث می شود کودک بهتر بتواند عشق و محبت شما را درک کند.
برای کودک دلایل منطقی نیاورید.
هنگام صحبت با کودک و یا توضیح یک مساله از عبارات مطلقی استفاده نکنید. این کار باعث می شود مکالمات شما با کودک ادامه پیدا نکند. کودک به دلیل شرایط سنی قادر به درک گفته های شما نیست، بنابراین علاقه ای نیز به شرکت در این گفتگو ندارد. به عنوان مثال، هنگام رفتن به خانه یک دوست، ممکن است کودک به شما بگوید من از آنها متنفرم و دیگر به خانه آنها نمی روم. در پاسخ کودک از اظهارات و دلایل منطقی استفاده نکنید. بلکه شما در هنگام صحبت با کودک باید سن و قدرت درک او را در نظر بگیرید.
به جای اظهارات منطقی سعی کنید کنجکاو و همدل باشید. به عنوان مثال در پاسخ کودک خود بگویید خوب، می فهمم که از آنها متنفر هستی. اما چرا؟ این نحوه صحبت راه را برای ادامه گفتگو و درک دلیل رفتار کودک باز نگه می دارد. وقتی بفهمید که چه چیزی باعث سرزدن یک رفتار خاص در کودک شده است، مسلما اصلاح آن رفتار برای شما آسان تر خواهد شد.
از اشتباهات درس بگیرید.
از اشتباهات کودک به عنوان فرصتی برای یادگیری چیزهای جدید استفاده کنید. هنگامی که رفتار اشتباهی از کودک سر می زند واکنش بد نشان ندهید. بلکه تا آنجا که می توانید آرامش خود را حفظ کرده و به کودک بفهمانید که آنچه انجام داده یا گفته اشتباه بوده است. آرامش شما باعث می شود، کودک احساس امنیت کند. ابتدا اشتباهات را با ظرافت به کودک نشان داده و بعد به آنها یاد بدهید که چگونه اشتباهات خود را اصلاح کنند.
به طور خلاصه ، یک روش تربیتی خوب انتظارات روشنی از کودک دارد. والدین در حکم یک الگوی خوب برای کودک بوده و به آنها اجازه انتخاب می دهند. آزادی فضای رشد بیشتری را برای کودک ایجاد می کند. والدین باید به کوک آموزش بدهند تا بر رفتار خود تسلط داشته و خود را مسئول بدانند.
تربیت به معنای تنبیه نیست
بسیاری از والدین وقتی صحبت از نظم و انضباط می شود کلمه تنبیه به ذهن آنها می رسد. این والدین فکر می کنند که تنبیه کودک چه از نظر جسمی و چه از نظر روحی تنها راه تربیت است. به طور کلی دلایل زیادی وجود دارد که نشان می دهد تنبیه راه موثری برای تربیت کودک نیست:
- مجازاتهای تحقیرآمیز می تواند آسیب روانی طولانی مدت به کودک وارد کند.
- مجازات ها می توانند بدون آگاهی والدین به سوء استفاده تبدیل شده و صدمات روانی طولانی مدتی به کودکان وارد کنند.
- به یاد داشته باشید هیچ کودک بدی وجود ندارد، فقط بعضی بعضی رفتارها ممکن است بد باشند. هدف شما آسیب رساندن به کودک نیست، بلکه اصلاح رفتار کودک است.
- کودکی که اغلب تنبیه می شود، ناخودآگاه به این باور می رسد که دیگران باید دائم اشتباهات آنها را تصحیح کنند. آنها همیشه به دنبال شخصی هستند که به رفتار بد آنها اشاره کرده و آنها را مجازات کند.
- نظم و انضباط از کلمه لاتین disiplina گرفته شده که به معنی آموزش یا دانش است. انضباط آموزش رفتار خوب به کودک معنی می دهد. در حالی که تنبیه نوعی مجازات است که برای کنترل کودک از طریق ترس استفاده می شود.
تاثیر مجازات و تنبیه در تربیت کودکان
تنبیه بدنی مانند کتک زدن می تواند منجر به یادگیری رفتار پرخاشگرانه در کودکان شود. همچنین کودکانی که تحت تنبیهات جسمی قرار می گیرند، بیشتر در معرض مشکلات روحی روانی، صدمات جسمانی و ایجاد رفتارهای ضد اجتماعی قرار دارند.
با وجودی که مجازات می تواند رفتارهای خاصی را در کودکان کنترل کند، اما این ایده را به کودکان انتقال می دهد که آنها مسئول رفتار خود نیستند. بنابراین باید از تنبیه به عنوان روشی برای تربیت کودک خودداری کنید. تنبیه باعث می شود کودک رفتار ناخواسته خود را به طور پنهان و دور از چشم والدین ادامه دهد.
- مجازات و تنبیه بدنی باعث از بین رفتن اعتماد به نفس کودک می شود. کودک در اثر مجازات به تدریج به این نتیجه می رسد که والدین هیچ علاقه ای به او ندارند. کودک حتی ممکن است با بزرگ تر شدن این مساله را به جامعه تعمیم داده و پیش خود تصور کند که هیچ اهمیتی برای دیگران ندارد. در نهایت کودک نمی تواند با دیگران به طور موثر ارتباط برقرار کند.
آخرین دیدگاهها