آسیب عصب زیر بغل یک آسیب عصب محیطی است که در صورت عدم تشخیص دقیق می تواند منجر به ناتوانی مادام العمر شود. عصب زیر بغل هم عصب حرکتی و هم حس را برای بازو فراهم می کند. آسیب به این عصب، همانطور که توسط کریس مالاک توصیف شده است، ورزشکاران را در ورزش های تماسی با کمبودهای قابل توجهی مواجه می کند. آسیب عصب زیر بغل معمولاً شانه ها را تحت تأثیر قرار می دهد. عصب در حین جراحی قسمت تحتانی شانه آسیب پذیر است و علل ایتروژنیک مهم ترین عوارض جراحی شانه باقی مانده است.
عصب زیر بغل عصب محیطی شبکه بازویی است که از طناب خلفی آن مشتق شده است. هم عملکرد حرکتی و هم عملکرد حسی دارد. در فضای چهار گوش حرکت می کند و عضلات مهم اندام فوقانی و پوست را در ناحیه زیر بغل عصب می دهد. همچنین مفصل گلنوهومرال را عصب دهی می کند. به دلیل ارتباط نزدیکی که با مفصل دارد، هر زمان که مفصل آسیب ببیند، عصب آسیب می بیند.
ورزشکارانی که در ورزش های تماسی مانند فوتبال، راگبی، هاکی روی یخ و کشتی شرکت می کنند، به ویژه در برابر آسیب های عصب زیر بغل آسیب پذیر هستند. مکانیسم های رایج آسیب عبارتند از افتادن، دررفتگی شانه، ضربه به بازو و فشار. آسیبپذیری در طول هر عمل جراحی در شانه، آسیبهای ایتروژنیک به عصب زیر بغل همچنان یکی از عوارض جدی جراحی شانه است.
چه چیزی باعث آسیب عصب زیر بغل می شود؟
تحت فشار قرار دادن اندام بیش از دامنه حرکت طبیعی آن می تواند باعث اختلال عملکرد عصب زیر بغل شود. موارد زیر باعث نوروپاتی عصب زیر بغل می شود:
- فشار سایر ساختارهای بدن به عصب زیر بغل
- صدمات نافذ مانند جراحات چاقو یا گلوله.
- آسیب هایپراکستنشن به شانه.
- دررفتگی مفصل شانه.
- علل یاتروژنیک
- شکستگی پروگزیمال هومروس.
- سندرم فضای چهار ضلعی
- نوریت بازویی (اعصاب متعلق به شبکه بازویی آسیب دیده یا تحریک می شوند).
علائم آسیب عصب زیر بغل کدامند؟
عصب زیر بغل یکی از شایع ترین اعصاب محیطی آسیب دیده در ورزشکارانی است که در ورزش های تماسی شرکت می کنند. با این حال، عصب زیر بغل ممکن است به روش های دیگری خارج از محیط ورزشی آسیب ببیند. مکانیسم های متعدد آسیب عبارتند از:
- ضعف عضلات شانه
- احساس بی حسی یا سوزن سوزن شدن در ناحیه شانه
- در نوریت بازویی، درد موضعی و نوروپاتی آتروماتیک مشاهده می شود.
- مشکل در انجام کارهای معمولی مانند بلند کردن بازوها بالای سر یا بلند کردن یک شی. در بیماران با دررفتگی یا شکستگی، علائم ضربه در معاینه فیزیکی مشهود خواهد بود. اما در حین چرخش خارجی و ابداکشن، ضعف عضلانی مشاهده می شود.
- در سندرم فضای چهار ضلعی، علائمی مانند سیانوز (تغییر رنگ مایل به آبی پوست) و رنگ پریدگی دست و انگشتان و خونریزی ترکشی (لکه های خونی ریز زیر ناخن همراه با علائم عصبی مشاهده می شود).
چگونه اختلال عملکرد عصب زیر بغل را تشخیص دهیم؟
گرفتن یک شرح حال خوب برای رسیدن به یک تشخیص مناسب ضروری است. باید شامل شروع علائم، مدت زمان، شدت درد، تابش به سایر مناطق، عوامل تشدید کننده و تسکین دهنده باشد. هنگام ارزیابی آسیب عصب زیر بغل، باید درد، ضربه، ضعف کانونی، بی حسی، احساس گزگز، سیانوز و محدودیت در دامنه حرکت را در نظر بگیریم.
ارزیابی آسیب عصب زیر بغل باید با معاینه بصری برای بررسی وجود یا عدم وجود تروما آغاز شود. سپس حساسیت و تون عضلانی در هنگام لمس گردن و بازو در همان سمت مشخص می شود. به دنبال آن دامنه حرکتی غیرفعال و فعال ارزیابی می شود. پس از آن، معاینه عصبی انجام می شود.
برای بررسی ضعف عضلانی دلتوئید از تست های دم چلچله ای، تاخیر اکستنشن دلتوئید و برتلی استفاده می شود. تست هایی که برای ارزیابی عملکرد عضله ترس مینور (عضله شانه) استفاده می شوند عبارتند از: تاخیر چرخش خارجی، دراپ بازو و تست پات.
رادیوگرافی می تواند به شناسایی شکستگی های ناحیه شانه کمک کند. در صورت مشکوک به نوروپاتی فشاری یا فرآیندهای التهابی، MRI شانه (تصویربرداری رزونانس مغناطیسی) کمک خواهد کرد. استاندارد طلایی برای تایید تشخیص EMG (الکترومیوگرافی) است. با این حال، EMG یا آزمایش های هدایت عصبی بلافاصله پس از آسیب انجام نمی شود. در عوض، آنها باید هفته ها پس از آسیب اولیه یا شروع علائم اعدام شوند.
اختلال عملکرد عصب زیر بغل چگونه درمان می شود؟
در مرحله حاد آسیب، باید به شانه استراحت داده شود و بعداً در صورت توصیه، بیمار باید تحت فیزیوتراپی و توانبخشی گسترده قرار گیرد. در بسیاری از موارد، بهبودی خود به خود و بدون نیاز به درمان وجود دارد. برای کاهش درد و التهاب می توان داروها را تجویز کرد . به دنبال آن فیزیوتراپی برای بازیابی قدرت ماهیچه ای و تحرک شانه ها انجام می شود.
گزینه های درمانی با توجه به علت آنها، عبارتند از:
- برای آسیب های تروماتیک، EMG پایه باید در عرض یک ماه انجام شود و در مورد آسیب تروماتیک، اکثر بیماران بدون جراحی بهبود می یابند. در بسیاری از موارد، شانه در بیماران جوان به مدت چهار تا شش ماه و در بیماران مسن بین 7 تا 10 روز کاهش یافته و بی حرکت می شود.
- جراحی تنها در صورتی انجام می شود که 3 تا 6 ماه پس از آسیب بهبودی عصب زیر بغل مشاهده نشود. این شامل پیوند عصب، نورولیز یا بازسازی عصبی است.
- در مورد نوروپراکسی، که در آن فقط دمیلیناسیون سگمنتال کانونی (تجزیه ناقص غلاف میلین) در محل آسیب وجود دارد، بهبودی کامل در بیش از 6 تا 12 ماه وجود دارد.
- در مورد آکسونوتمزیس، آکسون ها و غلاف میلین (لایه عایق اطراف اعصاب مغز و نخاع) آسیب می بینند، اما غلاف عصبی (لایه عایق اعصاب و بافت همبند اطراف اعصاب محیطی) سالم است. بهبود ممکن است ماه ها طول بکشد و از مطالعات EMG سریال برای ارزیابی پیش آگهی استفاده می شود. اگر هیچ نشانه ای از بهبودی وجود نداشته باشد، مداخله جراحی در نظر گرفته می شود.
- در مورد نوروتمزیس که هم غلاف عصبی و هم غلاف عصبی مختل می شود، بدون مداخله جراحی بهبودی حاصل نمی شود.
پیش آگهی آسیب عصب زیر بغل
پیش آگهی برای بیماران جوانتر و پیوندهای عصبی کمتر از شش سانتی متر بهتر است. برای پیوند عصب، شاخه ای از عصب شعاعی که تحت تأثیر آسیب قرار نمی گیرد از عضله سه سر بازو گرفته و به عضله زیر بغل متصل می شود و در نهایت به عضله دلتوئید رشد می کند.
اکثر آسیب های عصب زیر بغل خفیف هستند. اینها معمولاً به دلیل ترومای بسته هستند و ممکن است منجر به نوروپراکسی موقت یا آکسونوتمزی عصب شود. اینها می توانند خود به خود با بهبودی کامل و سریع عملکرد دلتوئید برطرف شوند. بنابراین، بخش عمده ای از آسیب های عصب زیر بغل ممکن است با موفقیت به صورت محافظه کارانه مدیریت شود.
بهبودی پس از آسیب عصب زیر بغل
پیش آگهی پس از دررفتگی قدامی برای بهبودی عصبی بسیار عالی گزارش شده است، زیرا ضایعات مرتبط با دررفتگی معمولاً ضایعات نوروپراکسیک یا آکسونوتمتیک هستند. بهبودی اغلب خود به خود با آسیب های بسته اتفاق می افتد زیرا ضایعه به طور معمول در تداوم است و آسیب عصبی نوراپراکسی است. اکثر آسیب های عصبی نوروپراکسی موقت هستند که معمولاً در عرض 12-6 ماه پس از آسیب برطرف می شوند. با این حال، نقص عصب زیر بغل دائمی می تواند رخ دهد.
آنچه می تواند بهبودی را پس از آسیب عصب زیر بغل پیچیده کند، آسیب مرتبط با روتاتور کاف در زمان دررفتگی یا شکستگی پروگزیمال هومروس است. بنابراین، تشخیص زودهنگام و ترمیم جراحی پارگیهای روتاتور کاف مرتبط با دررفتگی شانه بسیار مهم است، زیرا ترمیمهای اولیه به نفع نتایج بهتر در مقایسه با ترمیمهای تاخیری است.
به دلیل درد و تورم در شانه به دنبال دررفتگی یا شکستگی، ممکن است تشخیص پارگی روتاتور کاف دشوار باشد. دررفتگی های قدامی با 14 تا 63 درصد احتمال پارگی روتاتور کاف همراه است. بنابراین، زمانی که بیمار پس از کاهش شانه پس از دررفتگی، درد مداوم یا ضعف عضلانی دارد، همیشه باید MRI انجام شود.
سخن آخر
آسیب عصب زیر بغل یک اختلال عملکرد عصبی منفرد است و عوارض آن منجر به بی حسی دائمی در ناحیه جانبی شانه می شود. ورزشکاران در معرض خطر بیشتری برای آسیب عصب زیر بغل هستند. مدیریت شامل یک رویکرد چند رشته ای در مراقبت از بیماران آسیب دیده است. تشخیص زودهنگام به بهبودی سریع کمک می کند زیرا زمان صرف شده برای بهبودی کاهش می یابد. بازسازی عصب با سرعت 1 میلی متر در روز انجام می شود و بنابراین مدت زمان طولانی برای بهبودی می تواند برای بیماران دلسرد کننده باشد. از این رو پزشک باید به مدیریت انتظارات در این نوع آسیب کمک کن
در بسیاری از موارد، درمان موثر می تواند AND را درمان کند. نتیجه به وسعت و ماهیت آسیب اولیه بستگی دارد. یک عصب به دام افتاده می تواند باعث درد مزمن شود و نیاز به جراحی داشته باشد. انواع کمتر AND ناشی از استرس طولانی مدت ممکن است به خوبی به داروهای ضد التهابی و فیزیوتراپی پاسخ دهند.
آخرین دیدگاهها