وقتی فرزندتان به دستورالعمل های شما توجه نمی کند، ممکن است ناامید شوید. از این رو، بسیاری از والدین در تلاش هستند تا بفهمند چکار کنیم بچه ها حرف گوش کنند؟ اما از دست دادن خونسردی شما کمکی نمی کند. درعوض، آرامش داشته باشید و تکنیک های زیر را دنبال کنید تا فرزندان به حرف های شما احترام بگذارند.
ایده های زیر در انتقال افکار، احساسات و انتظارات شما از فرزندتان بدون تکرار و داد و فریاد و ساده موثر هستند. در حالی که از این نکات استفاده می کنید، به صحبت های فرزندتان نیز گوش دهید و سعی کنید دلیل رفتار او را بفهمید. اما قبل از اینکه وارد لیست شویم، بیایید دلایل احتمالی گوش نکردن فرزندانتان به شما را مورد بحث قرار دهیم.
چرا فرزندان به شما گوش نمی دهد؟
در اینجا چند دلیل وجود دارد که می تواند مانع از گوش دادن کودک شما به شما شود. این موارد، عبارتند از:
صدای شما را نمی شنوند.
این ساده ترین توضیح است و اغلب، صحیح است. گاهی اوقات، کودکان آنقدر غرق در بازی یا هر کار دیگری می شوند که تمام مناظر و صداهای دیگری را از یاد می برند. آنها فقط بر روی کاری که در دست دارند تمرکز می کنند. سعی کنید با صدای معمولی و بدون ذکر نام یا گذرا، آموزش دهید.
کودک آموزش شما را ترجیح نمی دهد.
در این صورت، کودک دستورات شما را می شنود، اما چیز دیگری توجه او را به خود جلب می کند و آن این است که آنها صرفاً آن چیز را به جای آموزش شما ترجیح می دهند. آنها عمداً شما را نادیده نمی گیرند یا سعی در آزمایش صبر شما ندارند، بلکه با خواسته های متضاد سر و کار دارند.
آنها دستور شما را نمی فهمند.
ذهن کودکان اغلب مشغول جذب چیزهایی از محیط اطراف است. آنها نمی توانند دستورالعمل های پیچیده را درک کنند. دستورالعمل های بیش از حد در یک جمله می تواند آنها را گیج کند و پردازش را برای آنها دشوار کند. در این صورت عمداً شما را نادیده نمی گیرند. حقیقت این است که آنها دستور شما را نمی فهمند.
آنها درگیر کارهای دیگری هستند.
وقتی به فرزندتان نگاه می کنید، ممکن است فکر کنید که او فقط دارد بازی می کند یا از پنجره به بیرون نگاه می کند. شاید از نظر شما شلوغ به نظر نرسند، اما کاری را انجام می دهند که معتقدند مهم است. اگر از آنها بخواهید هر کاری را که انجام می دهند فوراً ترک کنند و کاری را که می خواهید انجام دهند، به حرف شما گوش نمی دهند زیرا به گفته آنها، شما کار آنها را قطع می کنید.
کودکان خسته هستند.
کودکان انرژی زیادی دارند، اما نسبت به بزرگسالان سریع تر خسته میشوند. اگر کودک شما بعدازظهرها چرت نزند، متوجه خواهید شد که او در عصرها توجه کمتری به شما دارد. آنها نمی توانند روی دستورالعمل های شما تمرکز کنند و وقتی خسته هستند آنها را پردازش کنند. شما همچنین احتمالاً گاهی اوقات خسته می شوید و سر آنها فریاد می زنید. با این حال، به یاد داشته باشید که آنها کودک هستند و ممکن است زمانی که خسته هستند به کمک بیشتری نیاز داشته باشند.
قوانین را نمی دانند.
بیشتر بزرگسالان آنقدر به قوانین عادت کرده اند که متوجه نمی شوند کودکان این قوانین را نمی دانند. قوانین ساده ای مانند ساکت ماندن در کتابخانه یا غذا ندادن به حیوانات در باغ وحش چیزهایی هستند که هنوز نمی دانند. اگر به طور ناگهانی این قوانین را بر روی آنها وارد کنید، آنها گیج می شوند. این در نهایت باعث می شود که آنها به حرف شما گوش ندهند.
کودکان به ارتباط نیاز دارند.
اگر فرزندتان برای انجام کاری که از او میخواهید فعالیتی را رها کرد، برای خوشحال کردن شماست. بچه ها شما را بدون قید و شرط دوست دارند، اما باید احساس کنند با شما ارتباط دارند. برای ایجاد ارتباط با فرزندتان باید تلاش کنید. اگر با فرزندتان ارتباط برقرار نکنید، او احتمالاً به شما گوش نخواهد داد.
آنها اراده خود را ابراز می کنند.
این یکی از ناراحت کننده ترین چیزهایی است که شما به عنوان والدین با آن مواجه خواهید شد. همانطور که کودکان رشد می کنند، شخصیت خود را شکوفا می کنند و نظرات خود را دارند و گاهی اوقات به گونه ای عمل می کنند که اراده آنها را تایید می کند.
اگر احساس می کنید فرزندتان هرگز به شما گوش نمی دهد، نگران نباشید. راههایی وجود دارد که میتوانید بدون استفاده از فریاد یا تهدید، کاری کنید که فرزندتان به حرفهای شما گوش دهد. این ایدهها، یا تکنیکهای فرزندپروری مثبت را برای برقراری ارتباط مؤثر با فرزندتان امتحان کنید و او را وادار کنید که به حرفهای شما گوش کند:
چکار کنیم بچه ها حرف گوش کنند؟ فقط زمانی صحبت کنید که آنها حواسشان جمع باشد.
اگر دستورالعمل ها را در حالی که آنها به چیز دیگری مشغول هستند ارائه دهید، احتمالاً به آن توجهی نکنند. آنها را به نام صدا کنید، مطمئن شوید که توجه آنها به شماست، تماس چشمی برقرار کنید و به آرامی و واضح به آنها آموزش دهید. این شانس فرزند شما را افزایش می دهد که به شما گوش دهد. همانطور که خم می شوید تا با آنها صحبت کنید، آنها احساس می کنند با شما ارتباط بیشتری دارند.
چکار کنیم بچه ها حرف گوش کنند؟ با فرزندان ارتباط برقرار کنید.
ایجاد ارتباط قوی با کودک آسان است. سعی کنید وقت خود را به آنها اختصاص دهید. با این حال، به خاطر داشته باشید که ایجاد ارتباط فقط برای یک بار نیست. برای برقراری مجدد این ارتباط باید به طور مداوم کار کنید.
ایجاد ارتباط می تواند چیزی به سادگی پرسیدن درباره روز بعد از مدرسه از آنها یا خواندن یک داستان قبل از خواب باشد. اگر با او ارتباط صمیمانه ای داشته باشید، فرزندتان برای تحت تأثیر قرار دادن شما هر کاری انجام می دهد.
چکار کنیم بچه ها حرف گوش کنند؟ به کودکان حق انتخاب بدهید.
بچه ها دوست دارند همه چیز را کنترل کنند. دادن حق انتخاب به آنها احساس قدرت می دهد. به جای اینکه انتخاب های خود را به آنها تحمیل کنید، از آنها بخواهید که انتخاب کنند. انتخاب کردن آنها را بسیار خشنود می کند.
به عنوان مثال، اگر می خواهید آنها لباس خاصی را برای یک مراسم بپوشند، دو لباس انتخاب کنید و از فرزندتان بخواهید یکی از آن دو را انتخاب کند. احتمال زیادی وجود دارد که آنها لباسی را که می خواهید بپوشند انتخاب کنند و احساس کنند که کنترل دارند.
چکار کنیم بچه ها حرف گوش کنند؟ دستورالعمل ها را کاهش دهید.
اکثر والدین به کودکان یک سری دستورالعمل می دهند. کودکان ممکن است برایشان آزاردهنده باشد که دائماً هر کاری را که انجام می دهند ترک کنند و دستورات شما را اجرا کنند. در نتیجه، ممکن است دستورات شما را به عنوان نویز پس زمینه تلقی کنند و آنها را نادیده بگیرند. اگر مقصر هستید که دائماً از آنها می خواهید کاری انجام دهند، باید آگاهانه دستورات را کاهش دهید و کلمات خود را بسنجید تا فرزندانتان یاد بگیرند که برای دستورالعمل های شما ارزش قائل شوند.
چکار کنیم بچه ها حرف گوش کنند؟ بلافاصله پیگیری کنید.
اگر فرزندتان اولین بار به شما گوش نداده است، کاری را که انجام می دهید رها کنید، به سمت او بروید و در حین برقراری تماس چشمی، دستورالعمل ها را تکرار کنید. اینکار به کودکان کمک می کند بفهمند که باید فورا کار را انجام دهند. این را می توان بدون فریاد زدن یا عصبانیت انجام داد.
به آنها زمان بدهید.
بچه ها برای انجام کارها وقت می گذارند. آنها هنوز در حال توسعه مهارت های حرکتی خود هستند و ذهن آنها توسط بسیاری از چیزهای دیگر در اطرافشان پرت شده است. برای شما، ممکن است به نظر برسد که کودک عمداً وقت خود را تلف می کند. اما برای پیشگیری از این امر، رویدادها را طوری برنامه ریزی کنید که فرزندانتان را از قبل شروع به انجام کارهایشان کنید.
به عنوان مثال، اگر تاکسی شما برای ساعت 12:00 بعد از ظهر برنامه ریزی شده است، مطمئن شوید که کودک شما از ساعت 11:55 صبح شروع به پوشیدن کفش می کند. درخواست از آنها برای عجله کردن معمولاً کارساز نیست.
دستورالعمل های ساده و دقیق به فرزندتان بدهید.
کودکان خردسال نمی توانند دستورالعمل های طولانی و پیچیده را درک کنند. آنها دامنه توجه کوتاهی دارند و اگر دستورالعمل های طولانی به آنها بدهید نمی توانند روی آنچه می گویید تمرکز کنند. بهتر است دستورات خود را به جملات کوتاه و مستقیم تقسیم کنید تا فرزندتان حرف شما را متوجه شود.
به عنوان مثال، به جای این که بگویید: « تاکسی اینجاست. سریع کفش هایت را بپوش و بیا، می توان گفت: « کفش هایت را بپوش ».
اگر از آنها بخواهید در حالی که از فعالیت دیگری لذت می برند کاری انجام دهند، احتمال کمی وجود دارد که به شما گوش دهند. در عوض، می توانید به آنها مهلت بدهید. به فرزندتان بگویید که به جای انجام فوری، پس از مدتی باید کاری انجام دهید. به عنوان مثال، اگر آنها در پارک بازی می کنند، به جای این که بگویید بیا، حالا برویم، بهتر است این جمله را تاکید کنید که ما باید 15 دقیقه دیگر برویم .
احساسات کودک را تصدیق کنید.
کودکان احساسات قوی دارند حتی اگر ندانند چگونه آنها را به خوبی بیان کنند. اگر به آنها دستور دهید که بلافاصله کاری را انجام دهند، ممکن است دچار بحران شوند زیرا نمی خواهند کاری را که انجام می دهند ترک کنند.
اشک های کودکان را نادیده نگیرید و از آنها نخواهید گریه خود را متوقف کنند. در عوض، به آنها اطمینان دهید که میدانید برای رها کردن هر کاری که انجام میدهند، مشکل دارند. وقتی هر کاری را که انجام می دهند مهم است، به احتمال زیاد با شما همکاری می کنند.
در صورت لزوم به کودکان کمک کنید.
اگر فرزند شما پس از یک روز طولانی در مدرسه یا پس از یک جلسه پر سر و صدا در زمین بازی خسته شده است، چندان مایل به کار سریع طبق دستور شما نخواهد بود. کودکان با پیشرفت روز بیشتر خسته می شوند. علائم خستگی را متوجه شوید و از آنها بپرسید که آیا در انجام کارها به کمک نیاز دارند یا خیر.
سعی کنید در تنظیم زمان حمام یا خواب به کودک کمک کنید. اینکار ها ممکن است برای شما پیش پا افتاده به نظر برسند، اما بعد از صرف انرژی زیاد در جای دیگر، انجام آنها برایشان دشوار است. علاوه بر این، کمک کردن به آنها می تواند به ایجاد ارتباط عالی بین شما و فرزندانتان کمک کند.
قوانین را از قبل توضیح دهید.
کودکان دوست دارند کاوش کنند. وقتی از یک مکان بازدید می کنند، سعی می کنند به روش های خود آن مکان را درک کنند. از آنجایی که آنها نمی دانند چه چیزی قابل قبول است و چه چیزی غیرقابل قبول است، می توانند به گونه ای رفتار کنند که نباید. در چنین مواقعی، والدین سعی می کنند فرزندان خود را وادار به رفتاری کنند، اما در صورت عدم موفقیت، در نهایت فریاد می زنند و صحنه ایجاد می کنند.
در عوض، می توانید درست قبل از خروج از خانه در مورد مکانی که در حال بازدید هستید صحبت کنید و به فرزندتان بگویید که در آنجا چگونه باید رفتار کند. به عنوان مثال، اگر از یک کتابخانه بازدید می کنید، به آنها بگویید که باید در آنجا ساکت باشند.
زمزمه کنید.
وقتی کودک شما مشغول بازی یا انجام کار دیگری است، ممکن است دستورات شما را به عنوان صدای پس زمینه رد کند. اگر با صدای معمولی صحبت کنید ممکن است به شما گوش ندهند. با این حال، اگر به طور ناگهانی با آنها زمزمه کنید، آنها به طور غریزی کاری را که انجام می دهند کنار می گذارند و به آنچه می گویید گوش می دهند.
چکار کنیم بچه ها حرف گوش کنند؟ از کلمه لطفا استفاده کنید.
کودکان آینه رفتار شما هستند. بنابراین، اگر میخواهید رفتارهای مناسب را به آنها بیاموزید، باید آن شیوهها را در زندگی روزمره خود به کار بگیرید. به جای اینکه فقط به آنها بگویید، « آن را آنجا بگذار » یا « این کار را نکن »، میتوانید بگویید، « لطفاً میتوانید آن را آنجا بگذارید؟ استفاده از کلمه لطفا در یک جمله شانس گوش دادن به صحبت های شما را افزایش می دهد.
حرف های مثبت بزنید.
زمانی که فرزندتان میخواهد کاری خطرناک یا نامناسب انجام دهد، طبیعی است که بگویید: این کار را متوقف کن . با این حال، کودکان نمی دانند در غیر این صورت چه کاری می توانند انجام دهند. آنها ممکن است کاری را که انجام می دهند متوقف کنند و در فعالیت های نامناسب دیگری شرکت کنند.
به جای گفتن این کار را متوقف کن، سعی کنید بگویید خوشحال میشوم اگر این کار را بکنید. اینکار نه تنها به فرزند شما کمک می کند تا آنچه را که قابل قبول است بیاموزد، بلکه فضای مثبت و شادی را برای شما و فرزندتان ایجاد می کند.
نپرسید، بلکه بیان کنید.
برخی از قوانین اساسی وجود دارد که هر کودک باید از آن پیروی کند. این قوانین معمولاً شامل بهداشت شخصی است و نمی توان آنها را به خطر انداخت. اغلب، بچه ها تنبل می شوند و سعی می کنند از این مشکلات خلاص شوند. اگر می خواهید فرزندتان از یک قانون اساسی پیروی کند، از او نپرسید که آیا می تواند این کار را انجام دهد یا خیر. به آنها بگویید که باید این کار را در یک محدودیت زمانی انجام دهند.
همدل باشید.
در عصر حاضر، کودکان باید با بسیاری از مسائل کنار بیایند. آنها در کلاس های مختلف شرکت می کنند و انتظار می رود که در مدرسه و همچنین در فعالیت های مشترک عملکرد خوبی داشته باشند. همه اینها نه تنها وقت آنها را می گیرد، بلکه باعث می شود احساس عجله و ناشناخته شدن داشته باشند.
سعی کنید با آنها همدلی کنید. خودتان را جای آنها بگذارید تا بفهمید آنها در این سن کم چه می گذرانند. این کار شما را با آنها مهربان تر می کند و به نوبه خود احساس دوست داشتن و شنیدن خواهند داشت. آنها از پاسخگویی به درخواست های شما خوشحال خواهند شد.
کودکان را سرگرم کنید.
کودکان عاشق بازی هستند. اگر حرفتان را به یک بازی تبدیل کنید، می توانید آنها را مجبور به انجام هر کاری کنید. اگر می خواهید کاری را سریع تر انجام دهند، بهترین راه این است که کار را برایشان جالب کنید. آنها مشتاق انجام آن در کوتاه ترین زمان خواهند بود.
دست یاری دراز کنید.
کودکان از حجم کاری که باید انجام دهند غرق می شوند. ممکن است برای یک بزرگسال جزئی به نظر برسد، اما برای ذهن کوچک کودکان، کار بزرگی است. در نتیجه، آنها ممکن است به آنچه شما می گویید گوش ندهند. برای غلبه بر چنین وضعیتی، می توانید پیشنهاد دهید که با هم مشکل را حل کنید. آنها از کمک قدردانی خواهند کرد و کار سریع تر انجام خواهد شد.
از آنها بخواهید که دستورالعمل را تکرار کنند.
بهترین راه برای اطمینان از اینکه فرزندتان دستورالعمل شما را شنیده است این است که از او بخواهید آن را تکرار کند. تا زمانی که فرزند شما اصل حرف شما را فهمیده باشد، لازم نیست کلمه به کلمه تکرار کنید. اما تکرار دستورالعمل به آنها کمک می کند تا آن را در مغز خود ثبت کنند تا بهتر آن را به خاطر بسپارند. اگر اشتباه می کنند، آنها را به آرامی اصلاح کنید.
خودتان را تکرار نکنید.
در حالی که برای کودک شما اشکالی ندارد که آنچه شما می گویید تکرار کند، نباید تکرار آنچه می گویید را به عادت تبدیل کنید. این فقط یک سیگنال به فرزند شما می فرستد که می تواند اجازه دهد اولین باری که شما چیزی می گویید بگذرد. اگر چیزی می گویید، مطمئن شوید که فرزندتان همان بار اول آن را یادداشت می کند. در سراسر اتاق برای فرزندتان قدم بزنید، تماس چشمی برقرار کنید و آنچه را که می خواهید، بگویید.
کودکان را تحسین کنید.
اگر فرزندتان هر کاری را به خوبی انجام می دهد، نحوه برخورد او با موقعیت را تحسین کنید. کلمات مثبت ذهنیت مثبتی را ایجاد می کنند و کودک شما برای عملکرد بهتر انگیزه پیدا می کند. همیشه اعمال آنها را تحسین کنید. با بازخورد مثبت، بهبود قابل توجهی را در رفتار فرزندتان و توانایی او برای گوش دادن به شما خواهید دید.
وظایف مناسب سن کودک انتخاب کنید.
درخواست از فرزندتان برای انجام کارهای پیچیده نه تنها باعث سردرگمی او می شود، بلکه در زمانی که قادر به انجام آن ها نیست، بر عزت نفس او نیز تأثیر می گذارد. به عنوان یک والدین، میدانید که فرزندتان قادر به انجام چه کاری و چقدر است. فقط آنچه را که می توانند مدیریت کنند به آنها بدهید.
اغلب والدین معمولاً مهارت های فرزندان خود را دست کم می گیرند یا بیش از حد آن ها را برآورد می کنند. برخی از کودکان مجاز به انجام هیچ کاری نیستند، در حالی که از برخی دیگر انتظار می رود بیش از آنچه می توانند انجام دهند. در هر صورت، کودک با مشکلاتی روبرو می شود.
فهرستی واقع بینانه از کارهایی که فرزندتان می تواند انجام دهد تهیه کنید و به او اجازه دهید این کار را با سرعت خودش انجام دهد. به محض اینکه متوجه شوند که شما به آنها اعتماد دارید و آنها را قضاوت یا انتقاد نمی کنید، بیش از حد مایل می شوند که سهم خود را از کار بر عهده بگیرند.
آرامش خود را حفظ کنید.
وقتی فرزندتان حتی پس از یادآوری های مکرر به طور مداوم به شما گوش نمی دهد، طبیعی است که خونسردی خود را از دست بدهید و شروع به فریاد زدن کنید. با این حال، وقتی شما ناراحت می شوید، فرزندانتان بیشتر ناراحت می شوند. اولین غریزه آنها فرار از موقعیت است و ممکن است برای اثبات حرف خود با شما بحث کنند. این به شما بستگی دارد که آرامش خود را حفظ کنید و کار را به پایان برسانید نه اینکه نق بزنید. وقتی به نتیجه رسیدید و کمی آرامتر شدید، میتوانید درباره مشکلی که پیش آمده صحبت کنید.
یک برنامه روتین تنظیم کنید.
بچه ها کارهای روزمره را دوست دارند. اگر بدانند چه زمانی چه کاری را انجام دهند، احساس خوشبختی بیشتری می کنند. روال ها به طور خودکار جایگزین دستورالعمل های بی پایان می شوند و همه را از تنش رها می کند. یک برنامه روتین برای صبح ها تنظیم کنید. حتی می توانید نموداری تهیه کنید تا فرزندانتان فراموش نکنند که چه کاری باید انجام دهند. برای موقعیت های مختلف هر تعداد نمودار که می خواهید بسازید. اینکار به آزاد کردن ذهن فرزندتان کمک می کند و باعث می شود راحت تر به شما گوش دهد.
به فرزندتان گوش دهید.
اگر می خواهید فرزندتان به شما گوش دهد، باید شروع به گوش دادن به او کنید. اگر عادت دارید در حالی که فرزندتان با شما صحبت می کند به تلفن خود نگاه کنید یا کار دیگری انجام دهید، احتمال زیادی وجود دارد که فرزندتان اعمال شما را منعکس کند. به یاد داشته باشید که شما الگوی فرزندتان هستید. رفتار شما در رفتار آنها منعکس می شود. بنابراین، ضروری است که از هر کاری که انجام می دهید دست بردارید و به صحبت های فرزندتان گوش دهید. این عادت می تواند کمک زیادی به بهبود ارتباط با فرزند شما کند.
از کلمات واحد استفاده کنید.
در حالی که دستورالعملهای کوتاه بیشتر اوقات جواب میدهند، مواقعی وجود دارد که فرزند شما ممکن است آنها را نیز تنظیم کند. بچه ها معمولاً می دانند که قرار است چه کاری انجام دهند. آنها سعی می کنند از انجام آن اجتناب کنند زیرا درگیر کار دیگری هستند. وقتی فقط از یک کلمه استفاده می کنید، فرزندانتان یاد می گیرند که آن را با فوریت یا نیاز به انجام کار مرتبط کنند.
به کودکان در مورد کارها اطلاعاتی بدهید.
بیشتر ارتباط شما با فرزندانتان می تواند به صورت دستور باشد. شما به آنها دستور می دهید که کاری انجام دهند و از آنها انتظار انجام آن کار را دارید. با این حال، کودکان اراده های خود را دارند. در حالی که آنها کوچکتر هستند، ممکن است به شما گوش دهند، اما وقتی بزرگتر می شوند، شروع به ابراز اراده خود می کنند.
به جای دستور، می توانید اطلاعاتی در مورد مزایا و معایب انجام یک فعالیت خاص به آنها بدهید. به عنوان مثال، اگر آنها در پارک چند کار خطرناکی انجام می دهند، می توانید به آنها یاد بدهید که آنها یا دیگران چگونه ممکن است آسیب ببینند.
احساسات آنها را ذکر کنید.
کودکان نیز احساسات عمیقی را تجربه می کنند. اغلب، آنها نمی توانند احساسات خود را کنترل کنند، و در نتیجه باعث عصبانیت می شوند. به عنوان یک والدین، می توانید به آنها کمک کنید تا احساسات خود را نام ببرند تا احساس کنند که دوستش دارند. به عنوان مثال، اگر کودک شما عصبانی یا ناامید است، احساسات او را نادیده نگیرید. در عوض، دلیل عصبانیتش را جویا شوید. هنگامی که آنها موضوع را توضیح می دهند، از آنها بپرسید که فکر می کنند راه حل ممکن برای حل آن چیست. این تکنیک نه تنها به کودک شما کمک می کند تا احساسات خود را شناسایی کند و احساس مهم بودن کند، بلکه به بهبود مهارت های حل مسئله و تفکر جانبی او نیز کمک می کند.
به فرزندتان احترام بگذارید.
اگرچه فرزند شما بسیار کوچکتر از شما است، اما باید به خاطر داشته باشید که آنها خواسته ها و اراده هایی نیز دارند. شما به سادگی نمی توانید انتظار داشته باشید که فرزندتان همیشه طبق دستورات شما عمل کند. البته، مواقعی وجود دارد که کودک شما باید صریح به صحبت های شما گوش دهد، اما این زمان ها را محدود کنید و هر بار که می خواهید فرزندتان از آنها پیروی کند، نیاز به آن قوانین را توضیح دهید. وقتی به فرزندتان آزادی انتخاب می دهید، آنها شروع به ارزش گذاری برای توصیه های شما می کنند.
اشتباهات فرزندان را بپذیرید.
حتی بزرگسالان نیز تمایل به انتخاب های نامناسب دارند، بنابراین هیچ فایده ای ندارد که فرزندتان را به خاطر قضاوت های بد سرزنش کنید. باید به خاطر داشته باشید که آنها در نهایت تنها فرزند هستند. وقتی اشتباه می کنند، آنها را تنبیه نکنید. با آنها بنشینید و آنچه را که اشتباه رخ داده است و به جای آن چه کاری میتوانست انجام دهد را بیان کنید. همچنین می توانید دفعه بعد که نیاز به انتخاب دارند به آنها کمک کنید. به این ترتیب آنها نیازهای خود را به راحتی با شما در میان می گذارند و به توصیه های شما گوش می دهند.
از کودکان تشکر کنید.
وقتی پیشاپیش از فرزندتان تشکر کنید، این تصور را به کودکتان میدهد که به تواناییهای او اعتماد دارید. تضمین می شود که فرزند شما رفتار بهتری داشته باشد و بیشتر به شما گوش دهد. کودکان معمولاً می خواهند تا آنجا که می توانند والدین و نزدیکان خود را تحت تأثیر قرار دهند. اگر بتوانید به آنها احساس خاص بودن بدهید، با خوشحالی به درخواست شما عمل خواهند کرد.
واقعیت را بیان کنید.
چیزی که باید به خاطر بسپارید این است که کودکان وقت خود را صرف انجام کارها به روش خود می کنند. به جای فریاد زدن بر سر آنها، یک واقعیت را بیان کنید و سپس از آنها بپرسید که قصد دارند در مورد آن چه کاری انجام دهند. به عنوان مثال، اگر روی زمین اسباب بازی هایی وجود دارد، بگویید: « می بینم که اسباب بازی هایی روی زمین وجود دارد. برنامه شما برای مرتب کردن آنها چیست؟ این به فرزند شما فرصتی می دهد تا کنترل موقعیت را در دست بگیرد.
بگذارید کودکان مسئولیت را بر عهده بگیرند.
اگرچه ممکن است فکر کنید فرزندانتان برای قبول هر مسئولیتی بسیار کوچک هستند، اما آنها بیش از حد برای آن آماده هستند. هر چه زودتر مسئولیت پذیری را به آنها بیاموزید، در زندگی آینده برای آنها بهتر است. هنگامی که آنها با عواقب اعمال خود روبرو می شوند، به طور خودکار یاد می گیرند که دفعه بعد چگونه باید رفتار کنند. این تکنیک می تواند در برخورد با کودکان بزرگتر نیز کاملاً مؤثر باشد.
آنها را بدون قید و شرط دوست داشته باشید.
چه آنها دستورات شما را اجرا کنند یا نه، کاری کنید که مطمئن شوند که عشق شما به آنها تغییر نمی کند. بچه ها، مخصوصاً وقتی کوچکتر هستند، تشنه عشق شما هستند. کودکانی که مورد محبت و مراقبت قرار می گیرند بیشتر به حرف والدین خود گوش می دهند.
بگذارید کودکان گریه کنند.
بسیاری از والدین اغلب فکر می کنند که گریه فرزندانشان نشانه ضعف است. آنها سعی می کنند فرزندان خود را از گریه منع کنند و حتی سعی می کنند آنها را شرمنده کنند که ساکت بمانند. با این حال، گریه یک کار کاملا طبیعی برای احساسات کودک شما است.
آخرین دیدگاهها