اضطراب رابطه مجموعه ای از احساسات منفی است که می تواند در رابطه با اطرافیان و یا شریک زندگی شما وجود داشته باشد. حتی اضطراب رابطه شامل احساسات منفی از جمله ناامنی، حسادت، عدم اطمینان، نگرانی یا موارد مشابه در یک رابطه است. اضطراب می تواند در هر مرحله از رابطه شما ظاهر شود. طبیعتا شما در روزهای اولیه در برابر اضطراب رابطه آسیب پذیر هستید.
فرد مضطرب وقت خود را صرف نگرانی در مورد مسائلی می کند که ممکن است کاملا اشتباه باشد. در اینجا برخی از افکار منفی که اضطراب را تقویت می کنند، آورده شده است:
- اگر مرا رها کند چه؟
- آیا او مرا دوست دارد؟
- او به من دروغ می گوید؟
- آیا می توانم به او اعتماد کنم؟
- آیا این رابطه به نتیجه می رسد؟
- چرا او به پیام من پاسخ نمی دهد؟
- آیا او به شخص دیگری علاقه دارد؟
- اگر کسی بهتر از من را پیدا کند چه؟
- آیا او چیزی را از من پنهان می کند؟
نگرانی در یک رابطه تا حدی طبیعی است، اما زمانی که به سطوح بالاتری رسید، کمی نگران کننده می شود. بنابراین باید راهکارهایی برای پیشگیری از افزایش نگرانی رابطه در خود ایجاد کنید.
علائم اضطراب رابطه چیست؟
افرادی که اضطراب رابطه دارند از چیزهای مختلفی می ترسند. علائم اضطراب رابطه، عبارت است از:
بی اعتمادی. به دلیل ترس از خیانت نمی توانید به همسرتان اعتماد کنید.
انزوا. آنقدر در یک رابطه غرق شده اید که از همه اطرافیان فاصله می گیرید.
حملات اضطرابی. افکار و احساسات منفی مداوم می تواند منجر به حملات اضطرابی شود.
ترس از طرد شدن. شما دائماً نگران این هستید که توسط شریک زندگی خود طرد و رها شوید.
عدم تعادل عاطفی. شما دائما احساسات مختلفی مانند ناامیدی، عصبانیت، غم و بی حوصلگی را تجربه می کنید.
بی خوابی و کاهش میل جنسی. نگرانی مداوم باعث بی خوابی می شود و استرس ناشی از آن میل جنسی شما را کاهش می دهد.
تردید از صمیمیت بیشتر. این نوع تردید با ترس از قضاوت شدن مرتبط است. شما از قضاوت شدن می ترسید و به همین علت برای صمیمی شدن تردید دارید.
عزت نفس پایین. اضطراب می تواند منجر به ضعیف شدن عزت نفس در افراد شود. اگر عزت نفس پایینی دارید، از قضاوت شدن توسط شریک زندگی خود می ترسید.
نیاز به توجه. شما توجه و محبت را دوست دارید و از این رو می خواهید همیشه در کنار شریک زندگی خود باشید. این مساله باعث می شود به حریم خصوصی همسرتان احترام نگذارید.
مالکیت. وقتی شریک زندگی تان به دیگران نزدیک است احساس حسادت می کنید. شما دائما دوست دارید که عشق و تعهد شریک خود را آزمایش کنید. و هنگامی که همسرتان امتحان خود را به خوبی پس می دهد، شما خوشحال می شوید. با این حال، این اطمینان اغلب زیاد دوام نمی آورد و ممکن است به زودی شروع به حسادت کنید.
دلایل اضطراب رابطه چیست؟
اضطراب رابطه می تواند ناشی از برخی دلایل ریشه ای باشد، مانند مسائلی که در دوران کودکی با آن مواجه شده اید.
برخی از دلایل شایع اضطراب رابطه عبارتند از:
استرس. اگر استرس در رابطه شما برای مدت طولانی ادامه دارد، ممکن است به شکل اضطراب ظاهر شود.
فقدان محبت. بی توجهی در دوران کودکی یا مشاهده روابط ناسالم برای مدت طولانی می تواند شما را از نظر عاطفی آسیب پذیر کند.
عدم حمایت. احساسات منفی زمانی شدت پیدا می کند که همسرتان از شما حمایت نمی کند. چنین محیط منفی می تواند باعث اضطراب شود.
خیانت. روابط تلخ گذشته به خصوص خیانت یکی از مهمترین دلایلی است که می تواند باعث اضطراب رابطه شود. درد و رنج خیانت به رابطه فعلی منتقل می شود و در نتیجه منجر به اضطراب و عدم اعتماد می شود.
دعوا و درگیری در رابطه. اگر اغلب اوقات با شریک زندگی خود دعوا میکنید، یا دائماً نگران رخ دادن دعوای بعدی هستید، این مساله می تواند باعث اضطراب شود. در واقع شما به طور مداوم بر لحظات منفی تمرکز می کنید در نتیجه می ترسید از لحظات شاد با شریک زندگی خود لذت ببرید.
اضطراب چگونه بر روابط تأثیر می گذارد؟
اضطراب تاثیرات منفی زیادی در رابطه ایجاد می کند. اما با این حال می توانید با استفاده از راهکارهایی اضطراب رابطه و تاثیرات منفی آن را کاهش دهید.
ایجاد اضطراب دائم
حتی زمانی که رابطه شما به آرامی پیش می رود، افکار منفی از ذهن شما می گذرد. به عنوان مثال آیا همسرم واقعا من را دوست دارد یا برای ترحم در کنار من است؟ آیا این رابطه به طرز وحشتناکی پایان خواهد یافت؟ و غیره.
در این شرایط تا جایی که می توانید در لحظه زندگی کنید. اگر ذهنتان شما را مجبور می کند که منفی نگر باشید، کمی مکث کنید و روزهای شادی که با هم گذرانده اید را به یاد بیاورید. قبل از نشان دادن هر گونه واکنش فکر کنید. احساسات خود را آشکارا به زبان بیاورید و به جای کناره گیری از شریک زندگی خود، با او ارتباط برقرار کنید.
ایجاد بی اعتمادی
هنگامی که مضطرب هستید، ممکن است در مورد شریک زندگی خود به شدت منفی فکر کنید. ممکن است دائماً شک داشته باشید که همسرتان به شما خیانت می کند. این طرز تفکر می تواند صادق بودن با همسرتان را برای شما دشوار کند.
در این شرایط بهتر است:
- با شریک زندگی خود صحبت کنید و تردیدهای خود را در میان بگذارید.
- یک لحظه فکر کنید و از خود بپرسید که آیا برای سوء ظن مدرکی دارم.
- به عنوان غریبه با یکدیگر قرار ملاقات بگذارید و به تدریج بین خود اعتماد ایجاد کنید.
- هنگامی که اعتماد خود را دوباره برقرار می کنید، سطح اضطراب شما کاهش می یابد.
خودخواهی
آنقدر روی مشکلات و مسائل خود تمرکز می کنید که فرصت فکر کردن به همسرتان را ندارید. شما احساس می کنید که دائم باید نگران محافظت از خود باشید و این مساله می تواند شما را از توجه به شریک زندگی تان باز دارد.
در این شرایط بهتر است روی نیازهایتان تمرکز کنید نه ترس هایتان. اگر نگران خود هستید، به دنبال حمایت شریک زندگی خود باشید.
مشکل در بیان احساسات
وقتی مضطرب هستید نمی توانید احساسات واقعی خود را بیان کنید. شما می خواهید با شریک زندگی خود در مورد افکار خود صحبت کنید، اما ترس از سوء تفاهم یا واکنش منفی همسرتان شما را به عقب می کشاند. ممکن است بخواهید فوراً صحبت کنید، اما به تعویق انداختن آن برای شما راحت تر است.
احساسات خود را با همسرتان در میان بگذارید. آنچه را که احساس می کنید بیان کنید تا اضطراب شما کاهش پیدا کند. به عشقی که نسبت به همسرتان دارید فکر کنید نه احساساتی که او نسبت به شما دارد.
عدم احساس خوشبختی
اضطراب می تواند توانایی شما برای شاد بودن را محدود کند. شما نمی توانید در لحظه زندگی کنید زیرا بیش از حد درگیر نگرانی و ترس هستید.
روش های مقابله با این اضطراب می تواند شامل موارد زیر باشد:
- شادی شما را به یک رابطه سالم باز می گرداند.
- از ارزش های شخصی خود آگاه باشید و به سمت آن ها حرکت کنید.
- به همسرتان محبت کنید و تا جایی که می توانید حس شوخ طبعی داشته باشید.
- بدانید که هیچ کس همیشه خوشحال نیست. از لحظات شاد زندگی لذت ببرید و واقع بین باشید که احساسات منفی بخشی طبیعی از زندگی هستند.
تکانشی شدن اضطراب
وقتی اضطراب از آستانه طبیعی فراتر می رود، افراد تکانشی می شوند. در این زمان ممکن است تصمیمات عجولانه ای بگیرید و یا پرخاشگر شوید. مراقب افکار منفی مرتبط با اضطراب خود باشید. به این افکار توجه کنید، آنها را نام ببرید و به جای اینکه آنها را باور کنید، به خود بگویید: این فقط یک فکر است، واقعیت نیست.
وابستگی
افراد مضطرب یا بیش از حد وابسته می شوند. آنها با این کار باعث اذیت و آزار بیش از حد شریک زندگی خود می شوند.
خودتان را مشغول یک سرگرمی کنید. خودتان را دوباره کشف کنید، احساسات خود را بازتاب دهید. از ارزش ها و اهداف خود آگاه باشید و به سمت آنها حرکت کنید.
با دوستان یا خانواده برنامهریزی کنید. داشتن یک شبکه گستردهتر از دوستان میتواند شما را از اتکای بیش از حد به همسرتان برای تفریح، شادی یا حمایت باز دارد.
تمرکز روی مسائل منفی
سطوح بالای اضطراب می تواند مانع از تشخیص خوب و بد شود. ممکن است از چیزهایی که مفید هستند امتناع کنید. اضطراب شما را از تصمیم گیری درست باز می دارد.
اما بهتر است افکار خود را متعادل کنید و با دقت تصمیم بگیرید. اگر امکان تمرکز و تصمیم گیری ندارید، از والدین یا دوستان خود کمک بگیرید. افکار ناراحت کننده را انکار نکنید. بلکه باید آنها را بپذیرید و به آنها رسیدگی کنید.
چگونه با اضطراب رابطه کنار بیاییم؟
راهکارهای زیر به شما کمک می کند تا بتوانید به اضطراب رابطه خود غلبه کنید:
- علائم اولیه اضطراب را بیاموزید تا بتوانید با صبوری با شریک زندگی خود روبرو شوید.
- وقتی می بینید که شریک زندگی تان در حال پیشرفت در غلبه بر اضطراب است، از او قدردانی کنید.
- شریک زندگی خود را تشویق کنید تا علت اضطراب خود را با شما در میان بگذارد. فقط سعی کنید بدون قضاوت به صحبت های همسرتان گوش دهید.
- دیدگاه مثبت خود را حفظ کنید. ذهن شما باید طوری تربیت شود که مثبت فکر کنید. و مراقب فکرهایی که از ذهن شما می گذرد، باشید. روی حل مشکلات تمرکز کنید.
- واکنش های خود را مدیریت کنید. حالت تدافعی یا قضاوتی نداشته باشید. در عوض، آرامش خود را حفظ کنید و در زمان مناسب، مسائل را با همسرتان در میان بگذارید.
ممکن است شریک زندگی شما برای درمان آماده نباشد. توصیه می شود با هم در جلسات مشاوره آنلاین شرکت کنید. وقتی احساس راحتی کردید می توانید به تنهایی به جلسات مشاوره بروید.
تغییراتی در سبک زندگی خود و همسرتان ایجاد کنید. می توانید تمریناتی مثل مدیتیشن، ورزش یا فقط دویدن را تمرین کنید. این کار باعث کاهش اضطراب شما می شود و هر دوی شما را آرام نگه می دارد.
به یاد داشته باشید که داشتن اضطراب این حق را به همسرتان نمی دهد که به شما توهین کند. مرزهای شما باید کاملا مشخص باشند. به همسرتان یاد بدهید که حتی در هنگام حملات اضطراب نمی تواند مرزهای شما را بشکند.
سعی نکنید شریک زندگی خود را تغییر دهید. بلکه به جای اینکار همسرتان را از برخی از رفتارهای مضطربش آگاه کنید. همچنین از رفتارهای خود نیز آگاه باشید و با دقت تشخیص دهید که آیا کاری که انجام می دهید باعث افزایش اضطراب همسرتان می شود یا خیر. اگر اینطور است، در مورد رفتار و تأثیر آن روی رابطه صحبت کنید.
چگونه با اضطراب رابطه جدید روبرو شویم؟
وقتی یک رابطه جدید را شروع می کنید، ممکن است عصبی، مردد و نامطمئن باشید. ممکن است ندانید که چه بگویید یا چه کاری انجام دهید زیرا این شخص جدید را نمی شناسید. این مساله می تواند شما را مضطرب کند. اگر در چنین موقعیتی قرار گرفتید، بدون تاثیر گرفتن از روابط گذشته تا می توانید موقعیت خود را به طور واقع بینانه ارزیابی کنید. راهکارهای زیر می تواند به شما در انجام این کار کمک کند:
- در ارتباطات خود باز باشید.
- مثبت باشید و روی نکات خوب رابطه خود تمرکز کنید.
- اجازه ندهید روابط گذشته شما بر روابط فعلی شما تأثیر بگذارد.
- مرزهای خود را مشخص کنید و انتظارات خود را واضح در میان بگذارید.
- نسبت به شرایط عجولانه واکنش نشان ندهید. کمی استراحت کنید و سپس پاسخ دهید.
- قبل از اینکه بخواهید همسرتان را درک کنید، خودتان و ترجیحاتتان را به خوبی بشناسید.
- شریک سابق و فعلی خود را با هم مقایسه نکنید. این کار می تواند شانس شما را برای ورود به یک رابطه جدید از بین ببرد.
- احساسات خود را با خانواده و دوستان خود در میان بگذارید و از آنها مشاوره بگیرید. یک شخص سوم می تواند به شما کمک کند تا موقعیت را از منظر دیگری ببینید.
این واقعیت را بپذیرید که نمی توانید موقعیت ها را کنترل کنید. شما فقط می توانید واکنش خود را نسبت به موقعیت ها مدیریت کنید. پس آرام باشید و عاقلانه عمل کنید.
تشخیص اضطراب رابطه اولین قدم برای رویارویی با مشکل است. قبل از اینکه به این نتیجه برسید که اضطراب رابطه دارید، دریابید که آیا ترس شما غیرقابل توجیه است یا واقعی.
اگر همسرتان واقعاً به شما خیانت میکند، به شما احترام نمیگذارد، شما را آزار میدهد یا در مورد رابطه جدی نیست، ترس شما میتواند واقعی باشد. در چنین شرایطی، به پایان دادن رابطه فکر کنید. اما اگر شریک زندگی شما وفادار و دوست داشتنی است و می خواهید رابطه را به نتیجه برسانید، سعی کنید احساسات منفی خود را از بین ببرید.
آخرین دیدگاهها