اگر شما هم احساس عصبانیت مداوم می کنید و به دنبال پاسخ این سوال هستید که چرا همیشه عصبانی هستم؟ بهتر است ادامه این مقاله از پزشکت را بخوانید تا دلیل عصبانیت خود را بدانید. به طور کلی، خشم و عصبانیت احساسی است که بسیاری از مردم آن را سرکوب می کنند زیرا نمی خواهند آن را ابراز کنند یا شاید نمی دانند چگونه آن را به طور سالم ابراز کنند.
همه ما در زمانهای مختلف و به درجات مختلف احساس خشم میکنیم. احساس خشم میتواند در زمینههای مختلف و اغلب به دلایل زیربنایی که هنوز متوجه نشدهایم ایجاد شود. شاید ما در حال سركوب احساسات و تجربیات گذشته هستیم و یک محرک کوچک منجر به طغیان عصبانیت می شود.
تجربه رفتار ناعادلانه، شنیدن انتقاد، یا به سادگی به دست نیاوردن آنچه می خواهید، تنها تعدادی از محرک های بالقوه هستند. تجربه خشم می تواند از تحریک خفیف تا ناامیدی و تا خشم خشمگین متغیر باشد. بی حوصلگی را می توان اغلب به عنوان یک نسخه خفیف خشم در قالب نارضایتی از اتفاقی که در حال رخ دادن است در نظر گرفت.
تا حدی، خشم نیز از این جهت مفید است که می تواند شما را برای یافتن راه حل هایی برای مشکلات خاص ترغیب کند. با این حال، اگر اغلب بدون دلیل احساس خصومت میکنید، یا عصبانیت شما شدید، غیرقابل کنترل یا خشونتآمیز میشود، خشم میتواند به یک مشکل جدي تبدیل شود.
اگر دائماً بدون دلیل عصباني مي شويد، مهم است که علل آن را شناسایی کنید و یاد بگیرید که چگونه می توانید عصبانیت خود را قبل از تشدید آن کنترل کنید. این مقاله نحوه تأثیر خشم بر مغز، علائم خشم و چگونگی تأثیر خشم بر رفتار را بيان مي كند.
خشم چگونه ابراز می شود؟
افراد خشم خود را به طرق مختلف ابراز می کنند، از جمله:
- فریاد زدن
- فحش دادن، تهدید کردن
- نادیده گرفتن مردم، گوشه گیری یا ساکت شدن
- كتك زدن، مانند پرتاب اشیا یا ضربه زدن به دیگران
- صدمه زدن به خود، مانند بریدن یا ضربه زدن به سر
چه چیزی باعث بروز عصبانیت مداوم می شود؟
یافتن علت اصلی خشم یکی از مهم ترین گام ها برای مدیریت آن است. محرکهای رایج خشم ممکن است شامل بیعدالتی، استرس، مسائل مالی، مشکلات خانوادگی یا شخصی، رویدادهای آسیبزا، یا احساس ناديده گرفتن یا کمارزشبودن باشد. گاهی اوقات، فرآیندهای فیزیولوژیکی مانند گرسنگی، درد مزمن، ترس یا هراس نیز میتوانند بدون هیچ دلیل آشکاری خشم را تحریک کنند.
خشم همچنین میتواند نشانهای از یک بيماري رواني مانند اختلال دوقطبی، اختلال خلقی باشد. همچنین خشم و عصبانيت می تواند ناشی از عدم تعادل هورمونی مانند افزایش سطح کورتیزول به دلیل داروها یا تومورها، کاهش سطح استروژن درست قبل از قاعدگی، عدم تعادل هورمون تیروئید و غیره باشد.
علل عصبانیت مداوم چیست؟
مشکلاتی را که می تواند به خشم شما کمک کند، شناسایی کنید. آیا در گذشته مورد آزار و تنبیه شدید قرار گرفته اید؟ در کنترل خلق و خو و احساسات خود مشکل دارید؟ آیا احساس آرامش درونی ندارید؟ عواملي را که شما را عصبانی میکند، شناسایی کنید، مانند نارضایتی از شغل، همسر، خود یا فرزندتان.
در حالی که دلایل زیادی مانند عوامل فیزیکی یا روانی وجود دارد که یک فرد عصبانی شود، گاهی اوقات هیچ دلیل واضحی براي خشم وجود ندارد. ممکن است از خود بپرسید که چرا چنین احساسی دارید و چرا همیشه در عصباني هستید.
برخی از دلایل بالقوه عصبانیت شديدممکن است شامل موارد زیر باشد:
مرزهای ضعیف، از علل عصبانیت مداوم
اگر به ظاهر مجبوريد با موضوعاتي موافقت كنيد در حالی که در باطن می خواهید نه بگویید، یا احساس می کنید مجبور هستید کارهایی را برای دیگران انجام دهید که از انجام آنها احساس خوشحالی نمی کنید، ممکن است احساس کنید که مردم از شما سوء استفاده می کنند. به دنبال رضایت مردم بودن می تواند باعث شود که شما احساس خستگی و ناامیدی کنید.
کمبود خواب، از علل عصبانیت مداوم
ممکن است به اندازه کافی نخوابید، در کارهایی که باید انجام دهید غرق شوید و تا دیروقت بیدار بمانید. كمبود خواب می تواند مدیریت مشکلات عاطفی را دشوارتر کند.
اضطراب، از علل عصبانیت مداوم
افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی معمولاً احساس غمگینی می کنند، زیرا برای مدیریت وضعیت عاطفی خود باید تلاش کنند. اگر اضطراب دارید و موقعیتی چالش برانگیز پیش می آید، ممکن است بدون اینکه واقعاً دلیل آن را بفهمید عصباني شوید.
احساس نادیده انگاشته شدن، از علل عصبانیت مداوم
احساس قدردانی نکردن یا ناشناخته شدن می تواند باعث خشم شود. ممکن است از همسر، فرزندان، والدین، دوستان یا همکاران خود عصبانی شوید زیرا احساس می کنید در یک رابطه نامرئی یا کم ارزش هستید.
افسردگی، از علل عصبانیت مداوم
عصبانیت یکی از علائم کمتر شناخته شده افسردگی است. حدود 10 درصد از افراد مبتلا به افسردگی تحریک پذیر و 40 درصد دچار خشم شديد هستند.
سرکوب کردن احساسات، از علل عصبانیت مداوم
از آنجایی که خشم یک احساس مورد قبول در جامعه نیست، بسیاری از مردم سعی می کنند احساسات واقعی خود را سرکوب کنند. اگر اغلب احساسات خود را سركوب كنيد و هر چه بیشتر خشم خود را كنترل كنيد، بیشتر و بیشتر احساس رنجش خاطر کنید.
اختلال وسواس فکری اجباری، از علل عصبانیت مداوم
عصبانیت یکی از علائم شایع OCD است و حدود نیمی از افراد مبتلا به این بیماری را تحت تاثیر قرار می دهد. یک فرد مبتلا به
اختلال وسواس فکری اجباری افکار، امیال یا تصاویر وسواس نگران کننده ای دارد که باعث رفتار اجباری می شود.
سوء مصرف الکل: سوء مصرف الکل می تواند پرخاشگری را افزایش دهد . الکل توانایی شما در تفکر واضح و تصمیم گیری منطقی را مختل می کند. همچنین بر کنترل عوامل محيطي تأثیر می گذارد و کنترل رفتار خشونت آمیز را برای افراد دشوارتر می کند.
اختلال بیش فعالی کمبود توجه، از علل عصبانیت مداوم
افراد مبتلا به ADHD بدون دلیل عصبانی می شوند. ADHD یک اختلال عصبی رشدی است که با بی توجهی، بیش فعالی، تکانشگری و خلق و خوی متغير مشخص می شود.
اختلال نافرمانی مقابله ای
ODD یک اختلال رفتاری است که کودکان در سن مدرسه را تحت تاثیر قرار می دهد. اختلال نافرمانی مقابله ای می تواند باعث شود کودک نافرمانی، بحث و جدل شود و به راحتی توسط دیگران اذیت شود.
اختلال دوقطبی
گاهی اوقات تحریک پذیری، پرخاشگری و عصبانیت می تواند از علائم اختلال دوقطبی باشد که یک اختلال مغزی است و باعث تغییرات چشمگیر در خلق و خو می شود. این تغییرات خلقی می تواند از دوره های شیدایی پرانرژی تا حملات عمیق افسردگی باشد.
اختلال انفجاری متناوب
افراد مبتلا به اختلال انفجاری متناوب طغیان های غیرمنتظره خشم همراه با پرخاشگری فیزیکی یا رفتار خشونت آمیز دارند. آنها ممکن است بیش از حد با عصبانیت واکنش نشان دهند که متناسب با موقعیت موجود نیست.
اختلال شخصیت مرزی
این اختلال با مسخ شخصیت، نوسانات خلقی، مشکل در روابط و گاهی خودآزاری یا اقدام به خودکشی مشخص می شود. بسیاری از افراد مبتلا به BPD به دلیل مسائل ترک خشم را تجربه می کنند.
اختلال نارسایی پیش از قاعدگی
عصبانیت می تواند نشانه ای از نوسانات هورمونی باشد که می تواند با PMDD رخ دهد، که با فشار شدید قبل از قاعدگی مشخص می شود و ممکن است با نوسانات شدید خلق و خو و احساس خشم همراه باشد.
اسکیزوفرنی
علائم اسکیزوفرنی شامل توهم و هذیان است. این اختلال گاهی با عصبانیت ناشی از این تصور که دیگران می خواهند به فرد آسیب برسانند، همراه است. اسکیزوفرنی پارانوئیدمی تواند منجر به رفتار خشونت آمیز شود.
راه های ساده برای کنترل خشم و استرس
کنترل خشم، چه دلایل واضح باشد و چه نباشد، گاهی اوقات می تواند چالش برانگیز باشد. كنترل زودهنگام خشم بسیار مهم است، زیرا می تواند به شما کمک کند تا از تشدید آن جلوگیری کنید تا در نهایت به خود یا دیگران صدمه نزنید. اگر عصبانیتتان بر روابطتان تأثیر میگذارد، باعث میشود دائماً احساس منفی یا خصومت کنید، نمیتوانید خشم خود را کنترل کنید یا از نظر فیزیکی خشونتآمیز میشوید، باید به دنبال درمان باشيد.
قشر مغز بخش فعال مغز ما است که منطق و قضاوت در آن انجام مي شود. قشر را می توان به عنوان استراتژی و مرکز کنترل مغز توصیف کرد. مرکز لیمبیک مرکز احساسی مغز ما است و به عنوان بخش ابتداییتر مغز ما شناخته میشود. در درون سیستم لیمبیک ساختار کوچکی به نام آمیگدال وجود دارد، که محلي برای خاطرات عاطفی است. آميگدال همچنین ناحیه ای از مغز است که مسئول واکنش های «جنگ یا گریز» به غرایز طبیعی است.
هنگامی که ما خشم را احساس می کنیم و ابراز می کنیم، از مرکز لیمبیک مغز خود استفاده می کنیم. هنگامی که شخصی در حال تجربه و ابراز خشم است، از بخش تفکر (قشر) مغز استفاده نمی کند، بلکه در درجه اول از مرکز لیمبیک مغز استفاده می کند. وقتی عصبانی میشویم، مغز هورمونهایی را آزاد میکند که باعث هشدار فیزیکی و احساسی میشود. این عصبانیت سپس به فریاد، بی حوصلگی، ناامیدی و کلمات آزاردهنده تبدیل می شود.
چگونه خشم خود را مدیریت کنیم؟
فرض کنید با یک موقعیت استرس زا روبرو هستید یا در حال تجربه قلدری یا شرایط منفی زندگی هستید. در آن صورت، تجربه خشم و ناامیدی، به ویژه زمانی که با احساسات مزمن استرس، انزوا و اضطراب سروکار دارید، طبیعی است. به عنوان یک کودک یا یک نوجوان، ممکن است با روش های ناسالم و غیرمولد برای تجربه خشم بزرگ شده باشید. شاید والدین یا اعضای سالمند خانواده شما احساسات خود را به شیوه ای سالم ابراز نکرده اند، که سرریز شده و به بزرگسالی کشیده شده است.
تشخیص اینکه در دوران کودکی راه های سالمی برای مدیریت خشم خود نیاموخته اید، اولین قدم برای درک اینکه چرا عصبانیت شما در بزرگسالی به احساسات و شرایط ناسالم تبدیل می شود، است. اگر رویدادهای آسیب زا در گذشته را تجربه کرده اید، احساس خشم باقیمانده می تواند طبیعی باشد زیرا رویدادهای آسیب زا می توانند تأثیر پایداری بر روان شما داشته باشند. خشم احساسی است که همیشه نباید به آن عمل کرد. به عنوان مثال، ما می توانیم عصبانی شویم اما عصبانیت خود را به صورت ظاهری ابراز نکنیم. رفتار پرخاشگرانه ما اغلب با خشم همراه است. با این حال، هر کسی که عصبانی است، پرخاشگر نخواهد بود، و هر رفتار پرخاشگرانه ای با خشم تحریک نمی شود.
آیا خشم می تواند یک احساس مثبت باشد؟
جامعه ما به خشم به عنوان یک احساس منفی نگاه می کند. بنابراین، ما اغلب نمیخواهیم عصباني شويم یا با عصباني شدن احساس گناه میکنیم، اما آیا وقتی خشم و عصبانيت به درستي اتفاق مي افتد، میتواند به یک خروجی سالم تبدیل شود؟
خشم زمانی مضر می شود که آن را سیگنالی برای اصلاح مشکل اساسی تلقی نکنید. شما اجازه میدهید تا زمانی که از احساسات خود، خود و شخصی که باعث شده است چنین احساسی در شما ایجاد شده باشد، عصبانی شوید. به شکل تهاجم به سطح حباب می زند. خشم بدون توجه می تواند باعث ایجاد مشکلات مهم تری مانند افسردگی، اضطراب، پرخاشگری و روابط شکسته شود. احساسات، حتی خشم، در خدمت هدف هستند.
خشم سالم چیست؟
خشم سالم شما را مجبور می کند در ابتدا مشکل را حل کنید. ثانیاً، چون نمیخواهید خشم شما به پرخاشگری تبدیل شود، این خشم مفید است. شناخت خشم و پرداختن به محرک های زمینه ای اولین قدم برای مقابله با خشم و رفع هر گونه احساسات و افکار منفی مرتبط با خشم است. هنگامی که از خشم برای حل مشکلات و تشخیص تعارضات استفاده می کنیم، خشم به طور بالقوه می تواند یک احساس مثبت باشد. مهم است که خشم خود را به عنوان یک احساس عادی بپذیریم و به جای اینکه بر روی آن به شیوه های منفی عمل کنیم، یاد بگيريم که آن را به شیوه ای سالم ابراز کنیم.
ابراز خشم به شیوه ای سالم به این معنی است که ما برای نفس کشیدن، کار کردن با احساسات خود و ایجاد راه حل های سالم زمان می گذاریم. ابراز خشم سالم ممکن است به معنای نوشتن افکارمان، تعیین حد و مرزها قبل از عصبانی شدن، تشخیص هرگونه تعارض حل نشده یا ایده های اساسی، تشکیل یک برنامه، صحبت با دوستان و خانواده در مورد احساساتمان و رفتن نزد روانشناس باشد.
قبل از اقدام فکر کنید!
علیرغم این ایده رایج که ما باید خشم خود را «ابراز» کنیم تا ما را از بین نبرد، باید در مورد «ابراز» خشم «به» فرد دیگری محتاط باشیم. ابراز خشم خود در هنگام عصبانیت ما را عصبانی تر می کند و می تواند باعث آسیب و ترس طرف مقابل شود، بنابراین عصبانی تر می شويد و این به هیچکس کمک نمی کند. ابراز خشم به جای حل هر چیزی، شکاف در رابطه را عمیق تر می کند. بنابراین، پاسخ همیشه این است که ابتدا آرام باشید. سپس قبل از تصمیم گیری در مورد آنچه که باید بگویید و انجام دهید، عواقب عمیق تر خشم را در نظر بگیرید.
آخرین دیدگاهها