اختلال وسواس فکری یا OCD هر ساله تقریباً 1.2٪ از بزرگسالان را در برخی از کشورها تحت تأثیر قرار میدهد. در حالی که بسیاری از مردم اختلال OCD را با رفتارهای تکراری مرتبط میدانند، این مورد تنها یکی از علائم کلاسیک این بیماری است. علاوه براین، همسر مبتلا به OCD شما ممکن است که موارد زیر را نیز تجربه کند:
- تجربه سطوح بالای اضطراب
- افکار یا تمایلات وسواسی ناخواسته
- تمرکز وسواسی بر روی کارها یا جزئیات ظریف
به طور کلی، این علائم میتوانند منجر به بروز بسیاری از چالشهای ثانویه شوند که ممکن است بر شما و همسرتان تأثیر بگذارند. از جمله این موارد، عبارتاند از:
- ناامیدی
- تاخیر مزمن
- شک به خود
- تحریک پذیری
- اختلالات خواب
- فراز و نشیبهای عاطفی
- تغییرات در عادات غذایی
باید به این نکته توجه داشته باشید که همسر شما ممکن است در مورد نحوه درک اقدامات خود احساس اضطراب بیشتری داشته باشد. افراد مبتلا به OCD نسبت به اطرافیانشان، ممکن است گاهی احساس کنند که در حال کنترل هستند، حتی اگر این مسئله هدف اقدامات آنها نباشد.
مطالعه بیشتر: افکار مزاحم چیست؟
اختلال OCD چگونه میتواند بر روابط شما تأثیر بگذارد؟
با این حال اختلال وسواس فکری – اجباری فقط یک برچسب جذاب برای خاص بودن یک انسان نیست. به طور کلی، OCD میتواند به معنای وسواس در مورد جزئیات کوچک زندگی روزمره یا درگیر شدن در رفتارهای اجباری در هنگام تجربه استرس باشد.
از نظر فرد مبتلا به OCD، هر بشقابی که در کمد نگهداری میشود، ممکن است نیاز باشد که همگی جهت یکسانی داشته باشند و بطریهای شامپو موجود در حمام ممکن است لازم باشد تا از بلندترین بطری به کوتاهترین بطری، به صورت یک ردیف قرار گیرند.
هر رابطهای سختیهای خود را دارد، از مشاجرههای کوچک گرفته تا نظارت بیش از حد شریک زندگی. زندگی با فرد مبتلا به OCD مجموعهای از عوامل استرسزا را برای زندگی زناشویی ایجاد میکند. OCD یکی از سختترین شرایط ذهنی برای درک و کنار آمدن با آن است.
به عنوان همسر فردی که به این اختلال جدی سلامت روان مبتلا شده است، احتمالاً با چالشهای منحصر به فرد زیادی روبرو خواهید شد. از جمله این موارد عبارتاند از:
- نگرانی شخصی شما در مورد زندگی زناشویی
- اضطراب ناشی از شروع ناگهانی علائم همسرتان
- استرس عاطفی ناشی از غیرقابل پیش بینی بودن علائم OCD
- خستگی ناشی از کمک به مدیریت وسواسها یا اضطرابهای همسرتان
این موارد میتوانند تاثیر منفی بر زندگی زناشویی داشته باشند.
مطالعه بیشتر: چگونه با وسواس فکری مقابله کنیم؟
زندگی با همسر وسواسی
زندگی با افراد مبتلا به OCD اغلب تحت تاثیر تسکین استرس است. رفتارهای اجباری همسرتان روشی است که مغز او برای مدیریت وسواسی که تجربه میکند، انجام میدهد. در بیشتر موارد، همسر شما نمیخواهد بیش از آنچه شما میخواهید دست به رفتارهای اجباری بزند. آنها نمیتوانند کاری کنند. رفتارهای آنها هیچ ربطی به ترجیحات شخصیشان ندارد.
متأسفانه، هنگامی که یکی از زن و شوهر به OCD مبتلا میشوند، بر رابطه بین دو شریک زندگی اثرات مختلفی میگذارد. نتایج یک مطالعه در سال 2017 که به طور خاص به روابط زناشوئی و زندگی متاهلی پرداخت، نشان داد که OCD با احساس فاصله ذهنی و فیزیکی بین شرکا مرتبط است.
این نتیجه احتمالاً به این علت است که حمایت و سازگاری شریک مبتلا به OCD باعث میشود که آنها احساس کنند تحت نظر و آسیب هستند و به نوبه خود ممکن است شریک زندگی خود را تحت نظر داشته باشند تا اطمینان حاصل کنند که در رابطهشان دچار آسیب نمیشوند.
زندگی کردن با افراد مبتلا به OCD، نیازمند توجه به چند نکته است. از جمله این موارد، عبارتاند از:
- فرد مبتلا به سطح بالایی از اطمینان نیاز دارد.
- شخص مبتلا در مورد امتحان کردن چیزهای جدید ترس یا اضطراب دارد.
- شخص ممکن است که به مقدار جزئی با مشکلات جنسی رو به رو شود.
- فرد مبتلا به OCD جزئیات ظریف رابطه را بیش از حد تجزیه و تحلیل میکند.
به طور کلی، این چالشهای مرتبط با اختلال OCD ممکن است به شما احساس طرد شدن یا عدم کفایت بدهد. ممکن است تعجب کنید که چرا همسرتان با شما به مکانهای جدید نمیرود یا نگران این مسئله است که سلیقههای متفاوت موسیقیایی شما روزی به رابطه پایان دهد.
حتی وقتی میدانید که بسیاری از چیزهایی که تجربه میکنید ناشی از OCD است، این اختلال باز هم میتواند مانع خوشبختی شما در رابطه شود.
مطالعه بیشتر: اختلال عشق وسواسی چیست؟
چگونه میتوانید به همسر مبتلا به OCD کمک کنید؟
اگر همسر شما دچار اختلال وسواس فکری اجباری است، شما نیز تحت تاثیر شرایط روانی حاکم بر ذهن همسرتان قرار خواهید گرفت. یادگیری نحوه کمک به همسر مبتلا به OCD میتواند به معنای کمک به خودتان نیز باشد. به طور کلی هرچه مهارتهای بیشتری برای درک OCD در یک رابطه به دست آورید، احتمال اینکه رنجش یا فاصله گیری عاطفی را تجربه کنید، کمتر خواهد بود.
شروع آموزش از خود.
هنگامی که در مورد OCD شروع به یادگیری نکات آموزشی میکنید، میتوانید قدرت تشخیص تفاوت بین رفتارهای تحت تأثیر OCD و رفتارهایی که عمداً دستکاری و کنترل کننده هستند را به دست آورید. این مسئله به شما امکان میدهد که با درک و شفقت به موقعیتها نزدیک شوید.
همچنین آگاهی درباره این اختلال میتواند به شما کمک کند تا در مورد رفتارهایی که ممکن است در ابتدا به عنوان کنترلکننده یا بیاهمیت ظاهر شوند، ذهن آگاهی را تمرین کنید.
به همسرتان یادآوری کنید که بهتر خواهد شد.
OCD همیشه با قدرت کامل ظاهر نمیشود. همسر شما ممکن است دورههایی از استرس بالا را تجربه کند که در طی آن وسواسها و اجبارها بسیار پر تکرارتر میشوند. یعنی وضعیت روانی همسرتان در نوسان خواهد بود. به طور کلی دورههای OCD میتوانند از نظر شدت متفاوت باشند و هیچ راهی برای دانستن اینکه آیا از دورههای قبلی چالش برانگیزتر خواهند بود یا خیر، وجود ندارد.
با وجودی که این نکته میتواند ناراحت کننده باشد، یادآوری این نکته به همسرتان که سلامتیاش بهتر میشود و میتواند مشکلات خود را رفع کند، میتواند به آنها کمک کند. تشویق او به شرکت در برنامههای درمانی OCD و حمایت از او در طول درمان مبتنی بر خود مراقبتی نیز میتواند روشی مفید باشد.
موفقیتهای کوچک را جشن بگیرید.
وقتی صحبت از اختلال OCD میشود، ممکن است که زن و شوهر بتوانند به آسانی به فکر تلافی و آزار یکدیگر بیفتند. اگر همسرتان دائماً به دنبال اطمینان است، ممکن است متوجه شوید که به علت ناامیدی کمتر احتمال دارد که این خواسته همسرتان را برآورده کنید.
با این حال، مجبور نیستید رفتارهای تأیید طلبانه را انجام دهید تا همسرتان احساس خوبی داشته باشد. تصدیق دستاوردهای کوچک آنها ممکن است خیلی بیشتر از اینکه دائماً به آنها اطمینان دهید که “بله، دوستت دارم” برای آنها مفید باشد. برای مثال، در صورتی که متوجه شدید همسرتان گامی در جهت اجتناب از یک اجبار برداشته است، تجلیل از این موفقیت میتواند اعتماد به نفس او را تقویت کند.
مرزها را تعیین کنید.
گاهی اوقات، ممکن است در برابر رفتارهای همسرتان که ناشی از اختلال OCD است، منفعلانه رفتار کنید. این وضعیت زمانی اتفاق میافتد که شما در برابر خواستههای همسری که مبتلا به OCD است، تسلیم شوید. فعال شدن رفتارهای OCD ممکن است زندگی را در لحظه بروز وسواس آسانتر کند، اما به همسر شما کمک نمیکند در درازمدت شرایط خود را مدیریت کند.
در برخی شرایط، رفتارهای سازگاری میتواند اختلال وسواس را بدتر کند. برای پیشگیری از بروز رفتارهای جبرانی اشتباه، از همسرتان بخواهید که با شما به خوبی صحبت و حد و مرزی درباره رفتارهای خود تعیین کند. این مسئله میتواند به معنای توافق بر سر قوانین خانواده با همسرتان باشد. از جمله این موارد، عبارتاند از:
عدم شرکت در رفتارهای اجباری OCD. به عنوان مثال، هر بار که همسرتان دستهای خود را میشوید، دستهای خود را نشویید.
عدم تشویق رفتارهای اجباری همسر. به عنوان مثال، قفسههای اضافی در خانه قرار ندهید تا همسرتان نتواند به صورت روزانه انبار را سازماندهی کند.
عدم تحت تاثیر قرار گرفتن فعالیتهای خانوادگی به عنوان مثال، از حضور در میان خانواده در رستوران برای یک وعده شام در تعطیلات فقط به این علت که این امر باعث اختلال در اجبارهای OCD میشود، اجتناب نکنید.
وجود مرزهای توافق شده به شما امکان میدهد تا اهمیت مدیریت مداوم OCD را به همسرتان یادآوری کنید.
از تمرکز بر OCD خودداری کنید.
در صورتی که که همسر شما به OCD مبتلا شده است، این مسئله میتواند باعث شود که او به طور مداوم بر روی آن تمرکز کند و از تأثیر آن بر زندگی روزمره آگاه باشد. آنها احتمالاً در مورد وضعیت سلامتی روانی خود نگران هستند و آخرین چیزی که ممکن است بخواهند این است که شما با آنها طوری رفتار کنید که آنها با “مشکل” روبهرو شدهاند.
به طور کلی شما میتوانید فضایی برای درک رفتارهای مرتبط با OCD همسرتان ایجاد کنید، بدون اینکه آنها احساس کنند با دیگران متفاوت هستند.
مواظب خودتان نیز باشید.
شما بهترین حامی برای همسرتان هستید. به طور کلی زمانی که شما نیز در وضعیت روانی مثبت هستید، او نیز حال خوبی خواهد داشت. مراقبت از خود میتواند برای سلامت روانی شما معجزه آمیز باشد. این مسئله میتواند به شما کمک کند تا آرامش داشته باشید و راهی برای تمرکز بر چیزهایی که شما را شادتر و سالم تر میکنند، فراهم کند.
مراقبت از خود ممکن است به معنای پیاده روی روزانه (به تنهایی) باشد یا ممکن است به معنای انجام بازیهای فکری با دوستانتان باشد. بهتر است با یک متخصص اعصاب و روان آنلاین در مورد اینکه چگونه OCD بر زندگی شما تأثیر گذاشته است، تلفنی صحبت کنید.
سخن آخر
ابتلا همسر به اختلال OCD میتواند بر زندگی زناشویی زوجین اثرات منفی بگذارد. زیرا وضعیت ذهنی فرد مبتلا به OCD میتواند بسیار متفاوت از وضعیت روان همسرش باشد. به همین علت، رابطه زناشویی زوجین ممکن است با اثرات نامطلوب زیادی رو به رو شود. با این حال، با درک مقابل و کمک به درمان OCD، میتوان مشکل ایجاد شده را رفع کرد.
به طور کلی میتوان گفت که اختلال OCD وضعیتی است که با اضطراب و استرس مرتبط است. این مسئله در مورد کنترل یا مسلط بودن فرد بر دیگری در یک رابطه نیست. در صورتی که همسر شما به OCD مبتلا شده است، باید بدانید که راههایی وجود دارد که میتوانید بدون فعال کردن رفتارهای OCD به او کمک کنید.
آموزش خود، تعیین حد و مرز و تمرین مراقبت از خود، همگی میتوانند در رابطه شما تاثیرات مثبتی ایجاد کنند. با این حال در صورتی که احساس میکنید وسواس فکری، علیرغم تلاشهای شما، بین شما و همسرتان شکاف ایجاد کرده است، یک متخصص اعصاب روان میتواند به شما در این باره کمک کند.
اختلال OCD میتواند بر زندگی شخصی و اجتماعی افراد تاثیر منفی داشته باشد. در صورتی که درباره OCD و تاثیر آن بر زندگی زناشویی سوالات بیشتری دارید، میتوانید با پزشکت تماس بگیرید و با متخصص روانپزشک آنلاین درباره سوالات خود مشورت کنید.
آخرین دیدگاهها