برای درک گفتگو با خود یا خود گفتاری بهتر است که یک دقیقه وقت بگذارید و به آنچه امروز با خود گفتید فکر کنید. آیا مهم بود؟ یا مهربان و کمک کننده بود؟ بعد از اینکه درگیر این بحث درونی شدید چه احساسی داشتید؟ افکار شما، منبع احساسات و خلق و خوی شما هستند. گفتگوهایی که با خود دارید، می تواند مخرب یا مفید باشد. آنها بر احساس شما نسبت به خود و نحوه پاسخگویی شما به وقایع زندگی تأثیر می گذارند.
گفتگوی شخصی یا همان گفتگو با خود، کاری است که شما به طور طبیعی در تمام ساعات بیداری انجام می دهید. گفتگو با خود در شرایط و حرف های مثبت، ابزاری قدرتمند برای افزایش اعتماد به نفس و مهار احساسات منفی است. به نظر می رسد افرادی که می توانند در گفتگو با خود مثبت تسلط داشته باشند اعتماد به نفس، انگیزه و بهره وری بالاتری دارند.
گفتگو با خود می تواند شاد و حمایت کننده و یا منفی باشد. صحبت با خود وقتی مثبت باشد، باعث آرامش ترس و تقویت اعتماد به نفس شده و می تواند مفید باشد. متأسفانه طبیعت انسان به گونه ای است که تمایل دارد گفتگو منفی با خودش داشته باشد، و جملاتی مانند “من نمی توانم کاری را درست انجام دهم” یا “من کاملاً شکست خورده ام”. را با خودش گفتگو کند.
چرا گفتگو با خود اهمیت دارد؟
برخی افراد معتقدند که موفقیت خودشان را مدیون داشتن صدای درونی قوی هستند. در برخی موارد، حتی صدای درونی انتقادی نیز می تواند با آگاهی از موانع داخلی و خارجی، دستیابی افراد را به سمت پیشرفت و موفقیت سوق دهد. با این وجود، با گذشت زمان، این نوع گفتگوی شخصی می تواند بر اعتماد به نفس فرد تأثیر بگذارد، باعث ایجاد شرم و رشد شخصی می شود.
آیا صحبت با خودتان اشکالی ندارد؟
بسیاری از افراد برای ایجاد انگیزه در خود از گفتگوی شخصی، درونی یا بلند استفاده می کنند و تحقیقات نشان می دهد که گفتگو با خود، اگر به درستی انجام شود، می تواند مفید باشد.
در یک مطالعه، افرادی که هنگام صحبت با خود قبل از انجام یک کار از اول شخص استفاده می کردند، نسبت به افرادی که به صورت شخص دوم یا سوم با خود صحبت می کردند، تأثیر کمتری داشتند. بنابراین ایجاد فاصله روانشناختی در گفتگو با خود، می تواند در آرامش ما موثر باشد و به ما کمک کند تا بتوانیم لحظات چالش برانگیزی را تجربه کنیم.
گفتگوی شخصی چگونه کار می کند؟
اگرچه برخی افراد به طور طبیعی با خودشان حرف می زنند، اما بیشتر افراد باید یاد بگیرند که افکار مثبت خودشان را پرورش دهند و افکار منفی را از بین ببرند.
صحبت با خود مثبت
گفتگو با خود در صورتی که مثبت باشد، می توانند کاملا حمایت کننده و تأیید کننده است. به طور مثال، دو جمله درونی زیر را در نظر بگیرید:
- من امروز می خواهم در جلسه صحبت کنم زیرا حرف های مهمی برای گفتن دارم. به این جمله توجه کنید، به نظر می رسد این یک برنامه و نگرش مثبت است.
- من فکر نمی کنم امروز بتوانم در جلسه صحبت کنم زیرا ممکن است حرف های را بزنم که احمقانه به نظر می رسد. این نظر منفی را با جمله بالا مقایسه کنید.
گفتگو با خود منفی
نشخوار فکری و یا گفتگو منفی با خود، درست در نقطه مقابل گفتگو با خود مثبت است. این اتفاق زمانی میفتد که فکرها یا حوادث ناراحت کننده را بارها و بارها در ذهن خود مرور کنید.
اگر چه فکر کردن درباره یک مسئله می تواند مفید باشد، اما اگر زمان زیادی را به مرور افکار منفی و یا همان نشخوار فکری اختصاص دهید، ممکن است از یک مسئله کوچک و بی اهمیت، یک مشکل بزرگی درست کنید. علاوه بر آن، نشخوار مداوم می تواند شما را دچار افسردگی یا اضطراب کند. این عبارت نشان می دهد افکار منفی می توانند رشد کنند و منجر به بروز عوارض شوند.
خطر اصلی گفتگوی منفی با خود این است که، گفتگو منفی، واقعیت ها را بیان و منعکس نمی کند، بنابراین می تواند به اشتباه شما را متقاعد کند که نه تنها آدم خوبی نیستید، بلکه هرگز نمی توانید بهتر شوید.
افراد مبتلا به افسردگی و اضطراب به طور مکرر با خودشان صحبت های مخرب و ناکارآمد می کنند. این افراد ممکن است در نشخوار فکری خودشان غرق شوند و بی وقفه به خودشان حمله کنند. در موارد شدید، این نوع از گفتگوی درونی را می توان با درمان حرفه ای مانند شناختی رفتاری، درمان کرد.
گفتگوی منفی با خود می تواند در همه جنبه های زندگی شخص نفوذ کند. وقتی افراد نسبت به ظاهر، تناسب اندام یا مهارت خودش انتقاد می کنند، می تواند منجر به اضطراب عملکرد و برخورد هایی شود که هم برای خودشان و هم برای شریک زندگی شان راضی کننده نباشد.
برای غلبه بر انتقاد و افکار منفی بهتر است، به افکار خودتان بسیار توجه کنید تا منفی بافی را هنگام بروز آنها، تشخیص دهید و سپس سعی کنید حواس خود را پرت کرده یا با انتقاد از خود، حتی اگر درست باشد، انتقاد را به چالش بکشید. سپس افکار منفی را با عبارات واقع بینانه تری جایگزین کنید که شما را به سمت خود پذیری و اعتماد به نفس سوق می دهد.
اهمیت زبان و لحن صدا در گفتگو با خود
با بررسی های صورت گرفته، محققان به این نتیجه رسیده اند که تاثیر گفتگو با خود فقط به حرف هایی که به خودتان می زنید بستگی ندارد. بلکه نوع لحن و زبانی که برای بیان حرف ها، از آنها استفاده می شود هم در این زمینه موثر است.
بررسی صورت گرفته در سال 2014، نقش زبان را در خود گفتاری بررسی کرده است. هنگام تمرین کردن در گفتگو با خودتان، از شخص اول ، مانند “من” یا “ما استفاده نکنید. در عوض، با استفاده از “او” یا آنها، خود را به سوم شخص مورد خطاب قرار دهید.
برنه براون، استاد دانشگاه کالج تحصیلات تکمیلی دانشگاه هوستون و سخنران انگیزشی، به صداهای منفی در سر، به عنوان گرمیلین ها اشاره می کند.
در ادامه این گزارش آمده است كه استفاده از شخص سوم در گفتگو با خودتان، به شما كمك می كند تا درباره پاسخ و احساسات خود خواه در مورد یك اتفاق مربوط به گذشته یا نگاه به آینده، بیشتر و واضح تر بیندیشید. همچنین استفاده از سوم شخص، می تواند در کاهش استرس و اضطراب موثر باشد.
چگونه گفتگو با خود را شروع کنیم؟
برای آموزش و شروع گفتگو با خود بهتر است، راهکارها و مراحل زیر را در نظر بگیرید:
گوش کنید و یاد بگیرید.
چند روز را صرف گوش دادن به گفتگوهای درونی خود کنید. آیا در بین صحبت هایی که با خودتان دارید:
- از خودتان حمایت می کنید؟
- آیا شما منتقد هستید یا منفی؟
- آیا راحت می توانید افکار و سخنان خود را به یکی از عزیزان تان بگویید؟
- آیا برخی از صحبت ها و موضوعات تکرار می شوند؟ افکار منفی مهم یا تکراری را یادداشت کنید.
خوب فکر کنید.
در مورد هر یک از افکار ذکر شده سوالات زیر را از خود بپرسید:
- آیا من بیش از حد واکنش نشان می دهم؟ آیا واقعاً مشکل تا این حد بزرگ است؟ آیا حرف های که به خودم می زنم و در مورد آنها فکر می کنم، در طولانی مدت اهمیت دارند؟
- آیا من بیش از حد با خودم حرف می زنم؟ آیا من بیشتر بر اساس حدس و گمان و تجربه با خودم حرف می زنم؟
- آیا به خودم برچسب می زنم؟ آیا خودم را با استفاده از کلماتی مانند “احمق”، “ناامید” یا “چاق” خطاب قرار می دهم؟
- این فکر چقدر صادقانه و دقیق است؟ بهتر است در مورد حرف هایی که با خودتان می زنید با یکی از دوستان و اطرافیان خود مشورت کنید.
دید و نگرشتان را عوض کنید.
بعد از اینکه یاد گرفتید باید افکار خودتان را به سمت افکار مثبت تغییر دهید، وقت آن رسیده است که دید خود را عوض کنید و رویکرد جدیدی را برای گفتگوی خود یادبگیرید. به افکاری که آنها را در لیست یادداشت کرده اید، نگاهی بیاندازید و آنها را با نگاهی مثبت تر بیان کنید.
مثال 1
- “چه ادم احمقی هستم! واقعاً من این کار را کرده ام؟ یا من این حرف ها را در سخنرانی زده ام؟
- جایگزین: “من می توانم بهتر از این کار کنم. دفعه بعد بیشتر آماده می شوم و تمرین می کنم. شاید برای سخنرانی در جمع نیاز به آموزش داشته باشم این آموزش می تواند برای حرفه من خوب باشد. “
مثال 2
- “من در عرض یک هفته نمی توانم این کار را انجام دهم. غیر ممکنه.”
- گزینه جایگزین: ”انجام این کار بسیار زمان بر است، اما من یک بار آن را انجام می دهم. باید فکر کنم ببینم آیا دوستانم هم می توانند در این کار به من کمک کنند. “
مثال 3
- “چه مسخره است! من نمی توانم به خودم یاد بدهم که چگونه مثبت تر فکر کنم. “
- روش جایگزین: «یادگیری مثبت اندیشی، می تواند از بسیاری جهات به من کمک کند. من قصد دارم آن را امتحان کنم».
شما می توانید برنده شوید.
انتقاد از خود و افکار منفی در حین گفتگو با خود، هیچ فایده ای ندارد. برخی از افراد ممکن است آسان تر از دیگران بتوانند گفتگوی مثبت با خودشان را کنترل کنند .اما برخی افراد به زمان و تلاش بیشتری نیاز دارند. اما باید به این موضوع توجه کنید که شما می توانید در این مسیر موفق شوید.
1 دیدگاه