زندگی مجردی متاهل ها یا طلاق عاطفی، نشان می دهد که وعده و وعیدهای قبل از ازدواج تضمین کننده ادامه زندگی زناشویی نیستند چون زندگی مشترک به تفاهم برسر موضوعاتی مانند تفاوت های شخصیتی، تربیت فرزندان و بسیاری از متغیرهای دیگر نیاز دارد. اختلافات حل نشده و طولانی مدت می توانند با گذشت زمان بدتر و شدید تر شوند و روابط زوجین را خدشه دار کنند و در نهایت منجر به از بین رفتن ارتباط های موثر، اعتماد و احترام زوجین شوند. هیچ جدول زمانی برای مدت زمان اینکه یک ازدواج چه مدت می تواند دوام بیاورد تنظیم نشده است اما دلایل زیادی برای طلاق وجود دارند.
مراحل طلاق عاطفی
برای برخی از زوجین، طلاق عاطفی می تواند ترکیبی از هر یک از موارد زیر باشد:
زندگی در برزخ در طلاق عاطفی
در برخی شرایط زوجین ممکن است بیشتر برای رفع نیازهای خانوادگی و یا فرزند هایشان و یا سایر تعهدات معمول زندگی بدون هیچ علاقه و محبتی در کنار همدیگر زندگی کنند. این وضعیت در نهایت ممکن است به یک زندگی عادی معمولی و یا حتی به خیانت منجر شود. در این وضعیت زوجین از بروز احساسات و دنبال کردن اهداف شخصی خود جلوگیری می کنند و حتی امکان دارد در خارج از خانه و بیرون از روابط زناشویی خود به دنبال محبت و بروز احساسات خودشان باشند. برخی از زندگی ها قبل از طلاق واقعی ممکن است سال ها در این وضعیت و طلاق عاطفی و زندگی در بزرخ گرفتار باشند.
میدان نبرد در زندگی متاهل ها
طلاق عاطفی در برخی شرایط به رفتارهای خصمانه دفاعی تبدیل می شود که به عنوان یک دیوار قدرتمند بین زوجین قرار می گیرد و باعث جدایی و دور شدن آنها از یکدیگر می شود. این دوری ممکن است تا حدی زیاد باشد که زوجین ارتباط صمیمانه خودشان را با همدیگر از دست می دهند. در هر دو سناریو گفته شده برای طلاق های عاطفی ممکن است هر یک از طرفین بیرون از خانه و جدا از همسر خود یک زندگی جداگانه و مجردی دیگری برای خودشان داشته باشند و سعی کنند که وقت خودشان را با دوستان و افرادی غیر از شریک زندگی خودشان بگذرانند.
از کجا بفهمیم گرفتار طلاق عاطفی شده ایم؟
برخی از شایع ترین علائم طلاق عاطفی که ممکن است بین زوجین رخ دهد، عبارتند از:
- علاقه ای به بحث در مورد آینده ندارید.
- شریک زندگی تان، اولویت زندگی شما نیست.
- عمدا سعی می کنید روابط خود را تخریب می کنید.
- شما عصبانیت یا استرس ناشی از عوامل محیطی را بر سر همسر خود خالی می کنید.
احساسات را بروز نمی دهید.
نمی خواهید احساسات و مشکلات خود را با شریک زندگی خود در میان بگذارید. این یکی از بزرگترین پرچم های قرمز در طلاق عاطفی است. به طور کلی، شریک زندگی شما کسی است که باید در همه موارد به او اعتماد کنید و او را محرم اسرار خودتان بدانید؛ اما وقتی به هر دلیلی نتوانید که احساسات و مشکلات خودتان را با او درمیان بگذارید بالتبع با یکدیگر به مشکل برمی خورید.
علاقه ای به او ندارید.
هنگام بروز طلاق عاطفی ممکن است به طور ناگهانی علاقه خودتان را نسبت به شریک زندگی خود از دست بدهید. به عنوان مثال، شما دیگر دوست ندارید وقت خودتان را با او بگذرانید و حتی حرف های او را بشنوید.
رابطه جنسی ندارید.
- طلاق عاطفی ممکن است رابطه جنسی شما با شریک زندگی تان را مختل کند.
- رابطه جنسی یکی از اساسی ترین نیاز های زوجین است که به صمیمیت بیش از حد نیاز دارد.
به شریک زندگی خود احترام نمی گذارید.
همه روابط های سالم به احترام متقابل و تحسین یکدیگر نیاز دارند؛ اما زمانی که احترام بین افراد از بین می رود و یا کمتر می شود می تواند نشان دهنده کم شدن علاقه و عاطفه بین زوجین باشد.
محبت نمی کنید.
یکی از شایع ترین علائم طلاق عاطفی در میان زوجین، کم شدن محبت ها چه از نظر جسمی و چه احساسی است در این شرایط زوجین دیگر به یکدیگر نمی گویند «دوستت دارم». صمیمیت و عشق همیشه از طریق رابطه جنسی یا جسمی نشان داده نمی شود. بعضی اوقات کلمات تاثیر بسیار زیادی در ابراز محبت بین افراد دارند،
از درگیر شدن با همسرتان خودداری می کنید.
به طور کلی باید این واقعیت را قبول کنید که درگیری و جنگیدن گاهی اوقات یک کار سالم و امری طبیعی است و می تواند نشان دهنده روابط سالم باشد. در برخی مواقع درگیری نشان دهنده این است که دو طرف به رابطه خود اهمیت می دهند و برای نگه داشتن آن با همدیگر بحث و گفتگو می کنند؛ اما شرایطی که زوجین از درگیر شدن با همسر خود و بحث و گفتگو دوری می کنند می تواند نشان دهنده طلاق عاطفی در بین زوجین باشد.
شما علاقه ای به برقراری ارتباط با او ندارید.
یکی از شایع ترین علائم طلاق عاطفی این است که وقتی شریک زندگی شما سعی می کند با شما ارتباط برقرار کند و در مورد موضوعی با شما صحبت کند بحث را زود تمام می کنید و حتی موضوع را تغییر می دهید.
زود عصبانی می شوید.
در شرایط طلاق عاطفی ممکن است به راحتی و با کوچکترین موضوع نسبت به همسر خود تحریک و عصبانی شوید.
چرا متاهل ها زندگی مجردی را دوست دارند؟
طلاق عاطفی و یا جداشدن هیجانی، ناتوانی و یا عدم تمایل به برقراری ارتباط با دیگر در سطح عاطفی است. برای برخی افراد طلاق عاطفی ممکن است منجر به کاهش اضطراب و استرس شود؛ اما طلاق عاطفی همیشه اختیاری نیست و ممکن است ناخواسته و ناشی از حوادثی باشد که فرد نمی تواند احساسات خودش را به درستی بروز دهد. اگر فکر می کنید که همسرتان نسبت به شما احساسی ندارد و یا خودتان احساسی نسبت به او ندارید در مرحله اول بهتر است به دنبال علت آن باشید.
طلاق عاطفی، اغلب در نتیجه یک واقعه آسیب زا، تجربیات بد یا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) اتفاق میفتد. به عنوان مثال شما ممکن است یک بار توسط همسر خود فریب خورده باشید و یا صدمه دیده اید. این موضوع می تواند منجر به آزار روحی و روانی شما شده باشد. ترس از آسیب دیدگی مجدد می تواند منجر به دور شدن شما از همسرتان شود.
عواقب طلاق عاطفی چیست؟
در حالی که برخی از زوج ها ممکن است از وضعیت طلاق عاطفی خود کاملا راضی باشند و سال ها به همین وضع ادامه دهند؛ اما طلاق عاطفی می تواند با برخی خطرات خاص خودش همراه باشد. شاید بسیاری افراد متاهل با داشتن زندگی مشترک، زندگی مجردی را ترجیح داده و آن را انتخاب کنند؛ اما واقعیت این است که برخی افراد از طلاق عاطفی خود اطلاع ندارند اما بیشتر مانند یک شریک زندگی مجرد با هم رفتار می کنند. از طرفی دیگر در اکثر مواقع زوجین با اطلاع از طلاق عاطفی خود به علت نگرانی در امور مالی و یا وضعیت فرزندان خود مجبور می شوند شرایط را تحمل کنند در حالی که این شرایط در طولانی مدت می تواند برای زندگی مشترک آنها سمی و خطرناک باشد.
طلاق عاطفی در طولانی مدت ممکن است فرصت رشد یا شکوفایی را از زوجین بگیرد و مانع از بروز احساسات روحی، روانی و عاطفی آنها شود چون در این شرایط زندگی مشترک زوجین راکد باقی می ماند.
برخی از خطرات ناشی از طلاق عاطفی، عبارتند از:
مرزهای نامشخص. در حالی که ممکن است زوجین به وضعیت طلاق عاطفی خود در خانه ادامه دهند اما آنها ممکن است در خارج از خانه به دنبال روابط صمیمانه و عاشقانه با فرد دیگری بوده و این روابط برای آنها قابل قبول باشد.
تاثیر بر تربیت و وضعیت فرزندان. در شرایطی که روابط بین زوجین به طلاق عاطفی شود منجر و هر کدام از وضعیت خود راضی باشند، به طور حتم روابط سرد والدین روی تربیت و وضعیت فرزندان آنها تاثیر منفی دارد.
نداشتن صداقت و احساس خوشبختی. طلاق عاطفی می تواند بر روی عواطف درونی افراد تاثیر بگذارد. چگونه زوجی که با هم صادق نیستند و صداقت ندارند و نمی توانند احساسات خودشان را نسبت به همدیگر بروز دهند و با هم خوشبخت باشند.
طلاق های عاطفی می توانند منجر به بروز عوارض های احتمالی دیگری شوند، از جمله:
- ناامیدی
- پرخوری
- اضطراب
- غم و اندوه
- افسردگی
- اختلال در خواب
- بیماری های جسمی
چگونه رابطه سالمی داشته باشیم؟
طلاق عاطفی حتما یک علت خاصی دارد. اگر این طلاق نتیجه یک امر آسیب زا یا استرس زا در زندگی شما است و نمی خواهید رابطه تان خراب شود و شریک تان را از دست بدهید پس باید صمیمانه با شریک زندگی خود صحبت کنید و به فکر درمان باشید. شاید اولین سوال شما این باشد که راهکارهای بازگشت به روابط خوب اولیه و یا بازسازی رابطه فعلی و تغییر آن به یک رابطه سالم چیست و ویژگی های یک رابطه سالم کدام است؟
برخی از ویژگی های اصلی یک رابطه ای شاد و سالم، عبارتند از:
-
- ارتباط با طرفین باید صادقانه باشد.
- نسبت به یکدیگر مهربان و مراقب هستید.
- رابطه باید یک رابطه معنی دار و عاطفی باشد.
- افراد در رابطه عاطفی، ترسی از اختلاف ندارند.
- از نظر جسمی و عاطفی صمیمیت نشان دهید.
- روابط و منافع طرفین در یک رابطه باید حفظ می شود.
- در هنگام بروز مشکلات آن را برطرف و اوضاع را آرام می کنید.
- می توانید نظرات و احساسات خود را بدون ترس از عواقب بیان کنید.
- رابطه عاطفی تا حد ممکن نباید در روابط و منافع طرفین محدودیتی ایجاد کند.
برای ایجاد یک رابطه مناسب راهکارهای زیر را در نظر بگیرید:
- شنونده خوبی باشید.
- حاضر به بخشش باشید.
- استرس را مدیریت کنید.
- ارتباط موثر برقرار کنید.
- صمیمیت بدنی را زنده نگه دارید.
- روی تفریحات دو نفره تمرکز کنید.
- برای فراز و نشیب ها آماده باشید.
- فقط منافع خودتان را در نظر نگیرید.
- استدلال های قدیمی را به وسط نکشید.
- زمان زیادی را صرف با هم بودن “مثبت“ کنید.
- کارهای را انجام دهید که به نفع طرف مقابل باشد.
- به شریک زندگی خود بگویید که به او نیاز دارید.
- به نشانه های غیر کلامی شریک خود توجه کنید.
- مواردی که برای همسرتان مهم هستند را بشناسید.
- بیاموزید که چگونه با احترام، اختلافات را حل کنید.
اگر از آن دسته افرادی هستید که تازه تصمیم به ازدواج گرفته اید تشخیص اینکه روابط شما و شریک زندگی تان در آینده ممکن است به طلاق عاطفی منجر شود یا نه بسیار اهمیت دارد.
مشاوره قبل از ازدواج می تواند در تصمیم گیری درست و عاقلانه به شما کمک کند چون هر رابطه ای با فراز و نشیب های خودش همراه است و خوشبختی شما در گرو تصمیم گیری درست برای ازدواج می باشد؛ اما اگر ازدواج کرده اید و احساس می کنید در زندگی زناشویی خودتان از نظر عاطفی جدا شده اید اولین کاری که باید انجام دهید این است که با شریک زندگی خودتان صحبت کنید. شاید این کار در مرحله اول برای شما سخت باشد که بخواهید در مورد طلاق عاطفی با همسرتان صحبت کنید اما بهتر است تمام تلاش خود را در این زمینه انجام دهید. با هم بهترین راه حل و بهبود روابط خود را پیدا کنید.
روان شناس در طلاق عاطفی چه کمکی می کند؟
در شرایطی که فکر می کنید صحبت کردن با شریک زندگی تان در زمینه طلاق عاطفی نتیجه ای ندارند بهتر است از دیگران کمک بگیرید. بهترین توصیه برای مقابله با طلاق عاطفی و بررسی علت آن مشاوره با یک فرد با تجربه و روانشناس در زمینه مسائل خانوادگی است. جلسات مشاوره فردی به شما کمک می کند تا با بررسی گذشته خودتان ریشه اصلی طلاق عاطفی را شناسایی کرده و درک بهتری از خودتان و شریک زندگی تان داشته باشید. در طی جلسات درمانی با مشاور همزمان با این که روی رفتار و افکار خودتان کار می کنید ممکن است درمانگر زوج درمانی را برای وضعیت شما در نظر بگیرید.
توجه داشته باشید که:
طلاق عاطفی به ندرت یک شبه اتفاق میفتد، مگر اینکه دچار یک حادثه آسیب زا شده اید که نمی توانید و یا نمی خواهید در مورد آن صحبت کنید. در بیشتر موارد، طلاق عاطفی به تدریج و با گذشت زمان اتفاق میفتد و حتی ممکن است شما متوجه آن نشوید. در این شرایط، مشاوره زوجین می تواند برای شما مفید باشد زیرا این امر شما را مجبور می کند زمانی را برای گفتگو در مورد رابطه خود، ارتباط با شریکتان و زندگی دو نفره اختصاص دهید. یک درمانگر بی طرف به شما و همسرتان کمک می کند تا بتوانید در مورد احساسات خودتان صحبت کنید.
توجه داشته باشید که:
شما روزی عاشق همسرتان و زندگی مشترک خودتان بوده اید. پس اجازه ندهید به همین آسانی همه چیز خراب شود و باید به دنبال درمان و رفع مشکلات خود باشید. مشورت با یک مشاور و درمانگر با تجربه به شما کمک می کند تا دوباره بتوانید به روز های اولیه و عاشقانه زندگی مشترک خود برگردید.
آخرین دیدگاهها